خلاصه ماشینی:
"اگرچه گمان اولیه پاکستانیها این بود که به محض دستیابی به سلاح هستهای و برقراری موازنه هستهای با آن کشور،این فرصت برایشان پدید میآید که با استفاده از سیاست و استراتژی جنگهای محدود و کنترل شده و تقویت و تشویق جنگهای پارتیزانی در کشمیر و دیگر نقاط آسیبپذیر هند آن کشور را تحت فشار قرار خواهند داد-مثلا اقدامات ایذائی پاکستان در کشمیر از جمله تلاش برای اشغال کارگیل با فاصله چند ماه پس از آزمایش هستهای در این راستا قابل تعریف است-اما واکنش هند آنگونه که پاکستان انتظار داشت،نبود،چون هند از سیاست تهدید و آمادهسازی تهاجم گسترده و با دامنه وسیع استفاده کرد که به سرعت به سمت تهدید هستهای پیش رفت.
پاکستانیها چه هنگامی از شیوه پاسخ انبوه استفاده خواهند کرد؟با اطلاع از قصد حمله هند یا مشاهده علائم آمادگی هند برای تجاوز به پاکستان،در جریان شروع بحران یا پس از اینکه هند قصد قبلی خود را به اجرا گذارد و تهاجم را آغاز کند؟ در هرحالت با توجه به سیاست هند در مواجهه با پاکستان،داستان ظاهرا از این قرار است که اولین استفادهکننده از سلاح هستهای را باید پاکستان بدانیم؛به این مفهوم که پاکستان در قبال عملیات هند با استفاده از جنگافزارهای متعارف و برای متوقف کردن آن،از تمامی امکانات خویش از جمله سلاح هستهای استفاده خواهد کرد؛هدف سلاح اتمی،نیروهای درگیر در صحنه جنگ و به اصطلاح استفاده تاکتیکی از آن نخواهد بود،بلکه علیه شهرها،مناطق حساس و کلیدی هند و به قصد نابودی تمام عیار دشمن به کار گرفته خواهد شد."