خلاصه ماشینی:
معنویت در هنر گروه نویسندگان و مترجمان سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،1381 در تعریف افلاطونی-ارسطویی هنر،ساحت ابداعی حیات آدمی از مقام عرشی خود تنزل و به زمین تعلق پیدا میکند.
هنر برای هنر و صرف بیان زیبایی این جهانی،بدون آنکه آدمی به روح و باطن غیبی عالم محسوس انتقال پیدا کند و معنویت هنر را دریابد،مرا به جایی نخواهد برد.
هر هنرمند از فرمهایی که توانایی بازنمایی عصر وی را دارند،آنهایی را برمیگزیند که برای او جذابند و میتواند خود را از طریق آنها بیان کند.
این اشتیاق به بیان ظاهری عنصری عینی،محرکی خواهد بود که در نیاز درونی تعریف شده است.
بنابراین روشن است که معنویت درونی هنر،از فرم بیرونی هر دوره خاص،تنها به مثابه سنگ بنای بیان آینده بهره میبرد.
رابطه نزدیک هنر در سراسر دورانها،نه یک رابطه در فرم ظاهری بلکه در معنای درونی است.