چکیده:
از منظر فاضل هندی, انسان موجودی مدنی الطبع بوده و بدون اجتماع و تعاون همنوعانش
قادر به ادامه حیات نیست, از این رو به ایجاد مدینه اقدام کرده است. بی شک مشارکت
او در زندگی مدنی بدون معامله و مراوده با دیگران میسر نمی شود معامله و مراوده به
سنت, قانون, و عدالت نیازمند است. از این رو انسان برای زندگی در مدینه نیازمند
((سان)) و ((معدل)) می باشد که مطلوب ترین سان و معدل از نگاه فاضل هندی همان
پیامبر(ص) و امیران معصوم(علیهم السلام) و فقهای مإذون از سوی ایشان است.
خلاصه ماشینی:
"(48) بنابراین می توان گفت که ایشان مطلوب ترین نوع حکومت را حکومت انبیا و امامان معصوم(علیهم السلام) دانسته(49) و معتقد است تنها آنها اهلیت ریاست بر دین و دنیای مردم را دارند و غیر ایشان اهلیت چنین ریاستی را ندارند;(50) پس به اعتقاد ایشان, در عصر حضور نبی و امام بهترین نوع حکومت و ریاست, ریاست و حکومتی است که پیامبر و امام متصدی آن باشد; اما در مورد عصر غیبت و حکومت مطلوب در این عصر, از مجموع آرای کلامی و فقهی ایشان چنین استنباط می گردد که وی نیز مانند دیگر علمای عصر صفوی امیدی به تشکیل حکومت مستقل فقها نداشته است, از این رو آنها را تنها مرجع فروعات جزئیه دین قلمداد کرده و می نویسد: به وجود ائمه معصومین و ظهورشان, آنچه ضرور بود از کلیات عقاید و عبادات و معاملات به تواتر نقل از ایشان معلوم است که شیعه ایشان شده که من بعد احدی را شبهه در هیچ یک ممکن نیست که طاری شود و رجوع به فقها غالبا در فروع جزئیه می شود.
حکومت جور و چگونگی تعامل با آن بر اساس آنچه گفتیم, از نظر فاضل هندی, تنها حکومت مطلوب, حکومتی است که عاملان آن به نص الهی به چنین ریاستی دست یافته و از سوی خدا و رسول برای این مهم تعیین شده باشند, زیرا بر اساس آیه مبارکه ((اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و إولی الامر منکم)) اطاعت از حاکمان اولی الامر واجب است و این وجوب زمانی ثابت می شود که آنها از هر گونه خطا و معصیتی مبرا باشند و معلوم است که کسی غیر از خداوند متعال به این امر یعنی عصمت حاکمان اولی الامر از خطا و معصیت, آگاهی ندارد."