چکیده:
اطفال همیشه در برابر جرایم آسیبپذیر بودهاند: آنها به خاطر طبیعت ساده و کنجکاوشان، اهداف مناسبی برای تبهکاران هستند. اگر بدانیم که
اینترنت فضای بینام و نشان و جای بسیار مناسبی است که مجریان خطرناک میتوانند، دست به بزرگترین تجربههای تاریخ بزهکاری بزنند و
باز اگر بدانیم که در سال 2005، بیش از 77 میلیون کودک به فضای سایبر (cyber space) وارد شدهاند، حتما بیش از نگرانی، دچار ترس و
احتیاط بیشتری خواهیم شد؛ چون دنیای جرایم، مخصوصا جرایمی که بعد از قرنها، امروز به پیشرفتهترین راهها و خشونتبارترین سلاحها
مجهز شدهاند، به هیچکس رحم نمیکنند؛ حتی اگر قربانی، یک کودک مظلوم و بیگناه باشد.
خلاصه ماشینی:
"چنین اظهاراتی، علاوه بر بعد ضداخلاقیشان، از دو امر بزرگ غفلت کردهاند؛ ابتدا اینکه، کودکان - و حتی غالب بزرگسالان - از روی طیب خاطر دست به این اعمال فطرتا قبیح نمیزنند، مخصوصا اینکه کودکان قدرت تمیز سود و زیان خود را هم ندارند و ثانیا، مطابق تحقیق دو پلیس آمریکایی به نام باب پیتر و باب ناوارو، درباره 43 مورد تجاوز به کودکان، هرزهنگاری در 100% آنها دخیل بوده است.
مجرمین هرزهنگاری، تنها هرزهنگاری نمیکنند، بلکه همیشه خود یک مجرم جنسی هم هستند، به علاوه اگر هرزهنگاری اطفال را انجام میدهند، دارای چند خصوصیت برجسته هستند: اولا اینکه، تجربه علمی از روانشناسی کودک دارند، یعنی اینکه به راحتی با کودکان رابطه دوستانه برقرار میکنند، پس همواره نسبت به هرکس که با کودکان شما رابطه دوستانه مخصوص و مداوم برقرار کرد، کنجکاو باشید و کاملا از سلامت وی مطلع شوید؛ ثانیا اینکه، این اشخاص دارای ثبات رفتاری نیستند، از این جهت که غالب رفتارشان حاکی از خشونت، حرص و دروغ است."