چکیده:
در حلقهء منابع اصلی و موثق مرتبط با مسایل اجتماعی و مدنیات گذشتگان،یقینا باید به تواریخ محلی هم اشاره کرد.تحلیل و تبیین مورخان این نوع تواریخ،از آنروی که اغلب بر شناسایی و توصیف عناصر فرهنگی و اجتماعی مبتنی است و در این عرصه از اشتمال فراگیرتری نسبت به تواریخ عمومی برخوردار است،مطالعهء آنها در رسیدن به سرچشمهء مقولات مدنی-تاریخی برای پژوهشگران حاوی فواید بسیاری میتواند بود.تاریخ قم یکی از این قبیل منابع است که نویسندهء آن به تفصیل از مقتضیات و چگونگی خراج در دورهء ساسانی و سیر تحول آن در دورهء اسلامی سخن گفته است و به موازات توصیف این مقولهء اقتصادی،محقق را با برخی مسایل دیگر اجتماعی-فرهنگی ولایت قم نیز آشنا میکند.
خلاصه ماشینی:
با اتکا به توصیف دیگر تاریخ قم،درمییابیم که در اخذ این نوع درآمدهای حکومتی مختص محصولات کشاورزی،نزدیکی و دوری زمینهای کشاورزی از آب،موقعیت روستاها نسبت شهرها،چگونگی رشد و نمو محصولات کشاورزی را ملاک قرار میدادهاند: «چنانچه از اهل معرفت و دانش به اسباب خراج یاد کردهاند که ملوک عجم بر غلات مزرعتها و ضعیتها حصه و نصیبی معلوم معین،مثل نصف و ثلث و خمس تا عشر برحسب مقاسمت نهادهاند و ستده،بهقدر قرب دیهها و مواضع به شهرها و آب و بعد آن و بهحسب زیادتی نشو و نما و ارتفاع و ریع و محصول هر موضعی»(همان،ص 971).
در میان اخبار تاریخی مربوط به خراجستانی دورهء باستان این تألیف،هم خبری مندرج است که تداول همین رسم را در ایران قبل از اسلام نیز نشان میدهد:«ابو نصر حسن بن علی قمی منجم ایضا در کتابی که او را بوده حکایت نموده که عجم را استفتاح و ابتدای خراج ایشان،در هر سال از ماه فروردین بود؛زیرا که آفتاب،درین هنگام به برج حمل درمیآید در اول آزار،و غلات خضریات در نوروز مستدرک و درسیده میشود،پس از این جهت استفتاح خراج درین وقت میکردند»(همان ص 541).
*دیوان خراج و کارگزاران آن مورخ تاریخ قم،در تضاعیف اخبار تاریخی خود،گاه از گاه،از دیوان خراج ولایات و کارگزاران آن نهاد حکومتی،از قبیل نویسندگان تاریخها و کاتبان«احیاز»(مالیات ضیاع)(اشپولر،4631،ص 492)؛«ایغارات»(زمینهای اعطایی آزاد از مالیات)(همان)و کاتبان یافتجه و اطلاقنامه،روسای فیوج،فراشان و بوابان یاد میکند(قمی،1631،صص 161 و 941)سپس به اجمال یا تفصیل،وظایف و حوزهء اختیارات برخی از این دیوانیان را بیان میکند؛مثلا از طریق توضیح اجمالی حسن قمی درمییابیم که کاتبان تاریخ و روزنامهء خراج،در خراجستانی و نظارت بر آن،به عنوان مشرف بر جهبذ،انتخاب میشدهاند(همان،ص 161).