چکیده:
در این مقاله، برخی از روایاتی که در شأن حضرت علی(ع) در صحاح سته آمده مورد مطالعه
و بررسی قرار میگیرد و روایتی که از طرف ابنجوزی مورد شبهه و نقد قرار گرفته است
با استفاده از منابع اهلسنت مورد تأمل واقع میشود. صحاح سته، آنچنان روایات
فضائل حضرت علی(ع) را نقل مینماید که دریایی از فضائل حضرت علی(ع) در آن نهفته است
و احتیاج به غواص ماهری دارد که از این دریا بهره لازم را ببرد.
این مقاله در چند عنوان، روایات فضائل حضرت علی(ع) را تقسیم و تبیین میکند و به
تحلیل آنها میپردازد.
In this essay، some of the traditions on the virtues of hadhrat Ali (a)، which are narrated in sahah- e setteh، has been studied and analyzed، and also the narration which has been criticized by Ebn-e Jowzi، is analyzed through taking advantages of Ahl-e Sunnah references.
Sahah-e Setteh is like an ocean wherein lots of the narrations on the virtue of hadhrat Ali (a) are hidden in، it being in need of a skillful diver who can take advantages of this ocean. The essay divides and classifies the traditions on the virtue of Imam Ali (a) in several titles، explaining and analyzing them.
خلاصه ماشینی:
"[6] اعتراف دانشمندان اهلسنت به کشته شدن عمار توسط معاویه و لشکرش و همچنین اعتراف آنها به اینکه علی(ع) بر حق بوده، ما را به این نتیجه میرساند که معیار شناخت درست از نادرست و حق از باطل، علی(ع) است نه غیر، و هرکه با علی(ع) بجنگد و در مقابل او قد علم کند، بنابر حدیث رسول گرامی اسلام(ص) یاغی است.
او از امام عبدالقاهر جرجانی نقل کرده است: فقهای حجاز و عراق از فرق گوناگون، مانند مالک، شافعی، ابوحنیفه، اوزاعی و جمهور متکلمین و مسلمین اجماع کردهاند که علی(ع) در آن قتال با اهل صفین بر حق بوده، چنانکه در جمل نیز مصیب بوده است و کسانی که قاتل عمارند ظالماند با این حال به خاطر باغی بودنشان کافر نیستند.
اگر چنین است، کسانی که بعد از رسول خدا راه دیگری رفتند و از لحاظ افکار و عقاید، گفتار و کردار با علی(ع) به جنگ برخاستند و علم مخالفت و دشمنی را بلند کردند، موت آنها چگونه خواهد بود؟ درکنار همین احادیث احادیثی دیگر هم یافت میشود.
ابوعبدالله محدبن اسماعیل بخاری، التاریخ الکبیر، ج2، ص174، محمدبن محمد حاکم نشابوری، المستدرک، ج3، ص140، گوید: این حدیث صحیح است؛ ابی باکر احمدبن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج11، ص216؛ ابن عساکر، علیبن حسن ابن هبةاللهبن عبدالله، تاریخ مدینة دمشق، تحقیق علی شیری، بیجا، دارالفکر، ج42، ص427ـ428؛ حافظ شمسالدین ذهبی، تذکرة الحفاظ، ج3، ص995؛ همان، میزان الاعتدال، ج1، ص371؛ ابوالفداء اسماعیلبن کثیر دمشقی، البدایة و النهایة، ج6، ص244؛ متقی هندی، کنزالعمال، ج11، ص297، ح31562ـ32997."