چکیده:
مقوله مهاجرین در کلان شهرها، به یکی از بحران های موجود و تاثیرگذار در امنیت اجتماعی و اقتصادی کشورها، مبدل شده است. هر ساله میزان جمعیت و سهم آنان در بروز ناامنی ها که برگرفته از فاصله نامتناسب و ناهمگون توسعه اقتصادی، فرهنگی، علمی آموزشی، رفاهی و... میان شهرهای بزرگ با شهرهای کوچک و به دور از مراکز قدرت و ثروت می باشد، رو به فزونی است. این جمعیت عمدتا که به جهت ناچاری و انواع محرومیت ها به سمت شهرهای بزرگ مهاجرت می نمایند، به زندگی در حاشیه و اکناف شهرهایی همچون تهران بزرگ روی می آورند و در این رهگذر با آثار مفرط خستگی ناشی از دوری زادگاه، قوم خویش، محرومیت های سنگین، نظاره گر وضعیت های سطوح زندگی با شهرنشینان شده و سهم خود را در تحقق انتظارات، ناچیز و آمال شان را عقیم و دست نیافتنی می بینند و این سبب می شود تا مکانیسم فکرشان مختلف و روانشان ناآرام و مستعد ورود و گرایش به بزه و بزهکاری گردد.
این مقاله بر آن است تا با تبیین علمی رابطه مهاجران و سرقت های مسلحانه به عنوان یک جرم خشن در تهران بزرگ، به این سوال ها پاسخ دهد که آیا مهاجران در سرقت های مسلحانه تهران بزرگ، نقش موثری دارند یا خیر؟ و یا چرا و در چگونه بافت قومی و فرهنگی و محیط جغرافیای و اقلیمی، در روحیه پرخاشگری مهاجران در ارتکاب سرقت های مسلحانه، تاثیرگذار است؟ پس از تبیین این مهم، به چگونگی روابط پنهان بهره هوشی و امکان دسترسی به سلاح در گرایش آنان به سرقت های مسلحانه و بروز جنبه های منفی مهاجرت و آثار مخرب آن در امنیت اجتماعی، اقتصادی اشاره می شود.
خلاصه ماشینی:
"بههرحال در بررسی نقش مهاجران در سرقتهای مسلحانه تهران بزرگ در سال 0831،بررسی انگیزه و علل گرایش به این بزه پرداخته شده است و جداول و نمودارهای متنوعی در این زمینه جمعآوری و به تأثیرات متغیرهای تأثیرگذار توجه شده است، و با علم به اینکه موضوع تحقیق در سال 0831 انتخاب شده بود،طبعا یک واقعه پسرویدادی تلقی میشود و برای اینکه محقق بتواند متغیرهای تأثیرگذار در وقوع سرقتهای مسلحانه را بهتر شناسایی و تبیین نماید،ترجیحا از روش علی-مقایسهای بهره جسته و بدین وصف اهتمام جدی به عمل آورده است تا مؤلفههای تأثیرگذار در سارقان مسلح را به عنوان بزهکاری خشن،با متغیرهای مؤثر در بزهکاران عادی به عنوان مجرمان غیر خشن ارائه و مطرح نماید.
برای بررسی رابطه گمنامی و سرقت مسلحانه،ابتدا میانگین و انحراف معیار نمرات دو گروه سارقان مسلح و کلاهبرداران در موارد مربوط به گمنامی محاسبه و در جدول زیر درج گردید: جدول شماره 5-میانگین و انحراف معیار نمرات دو گروه در موارد گمنامی (به تصویر صفحه مراجعه شود) و بالاخره رابطه بین طراز هوشی با گرایش به سرقت مسلحانه به عنوان فرضیه آخر،با«مقیاس هوشی ریون»محاسبه و نتیجه گرفته شد که طراز هوشی سارقان مسلح به صورت معنیداری کمتر از هوش کلاهبرداران است؛تایید فرضیه مزبور، یادآور دیدگاههای متخصصان بالینی در جرمشناسی مانند«ریچارد»و«کلک لی» است که ریچارد افراد ضد اجتماعی را به عنوان«کودنهای اخلاقی»نامید و بیان داشته که کودنهای اخلاقی از یک ضعف و نارسایی در آموختن رنج میبرند»."