چکیده:
این پژوهش مختصر، پس از طرح مسأله معاد جسمانی که در معرض شبهات عقلی، علمی و دینی قرار
گرفته است، نظر شیخ الرئیس را در این باب نقل و نقد کرده است. آنگاه، بعد از رد اجمالی سایر
آرای موجود در این زمینه، با بیان اصول بنیادی حکمت صدرایی، حقیقت معاد جسمانی را آنگونه که
مقصود کتاب و سنت است، بررسی و به اثبات میرساند.
خلاصه ماشینی:
"در دلالت قطعی نصوص دینی بر معاد جسمانی جای شک و تردید نیست؛ اما این آموزه دینی در طول تاریخ با چالشهای فراوان عقلی و علمی مواجه بوده است؛ چالشهایی مانند امتناع اعاده معدوم و امتناع رجوع روح به بدن پس از جدایی و همسانیآن با تناسخ و شبهه آکل و مأکول و تعدد بدن دنیوی یک شخص در طول حیات با تبدل سلولها و تردید در تعلق روح به هر یک از آنها و ناکافی بودن سطح زمین برای حشر جسمانی همه انسانهای اولین و آخرین و ...
آنچه که تصویر کرده، ربطی به اثبات نشئه آخرت و بیان ایمان به روز قیامت ندارد؛ زیرا چیزی را که از تصویر کلام و تقریر مرامش اثبات میکند جز امکان این امر که پراکندههای اجزاء پخششده در مکانهای مختلف و جهات متعدد دنیا را جمع میآورد و بعضی را بر بعض دیگر در یک مکان چیده و بر آنها صورتی همانند صورت معدوم شده پیشین افاضه میکند و روح از عالم قدسی خود پس از روزگاران درازی که در آنجا بوده برای بار دیگر در کمال آرامش و آسایش به این جهان بازگشته و به این بدن متراکم تاریک و مظلم تعلق میگیرد، نیست.
او پس از بیان اینکه اعتقاد به معاد به این شکل عامیانه (اعتقاد به معاد جسمانی محض و انکار روح مجرد) برای جاهلان و عوام و پیشهوران و صنعتکاران و معاملهگران و بازرگانان بسیار خوب است؛ چون آنان مکلف به اعتقادات رسمی درباره آخرت میباشند تا برای آنها انگیزه عمل خیر و طاعات و ترک بدیها و گناهان ایجاد کند؛ میگوید: «اما آنچه که محققان اسلامی و فضلای مسلمان بدان اعتقاد خود را زینت دادهاند آن است که با این اجساد، جواهر دیگری هم هست که شریفتر و تابناکتر میباشد و آنها اجسام متراکم نمیباشند؛ بلکه ارواح لطیفیاند که از این بدنها در هنگام مرگ خارج میشوند."