چکیده:
علم کلام از نخستین دانشهایی است که در بستر اندیشه اسلامی با الهامگیری از وحی و عقل برای تبیین باورهای دینی و نیز پاسخگویی به شبهههای مخالفین پدید آمد.از سوی دیگر،با گسترش قلمرو جهان اسلام و ارتباط نزدیک مسلمانان با پیروان دیگر ادیان و مکاتب،آرای فسلفی از شرق و غرب عالم در میان مسلمانان راه یافت.پس از پذیرش آرای فسلفی در میان گروههای اسلامی،به تدریج مباحث کلامی با مسائل فسلفی آمیخته شد تا آنجا که در سدههای اخیر بعضی ادعا کردند که کلام شیعی چیزی جز الهیات بالمعنی الاخص(فسلفه)نیست. در این مقاله برآنیم تا ربط و نسبت میان کلام و فسلفه را در سه امر،یعنی در موضوع،روش و غایت،روشن سازیم تا از ادعاهای افراطی و نیز تفریطی در حق کلام و فسلفه پرهیز شود.
خلاصه ماشینی:
"بخش اول علوم عقلی اسلامی بررسی رابطه علم کلام و فلسلفه علی ربانی گلپایگانی چکیده علم کلام از نخستین دانشهایی است که در بستر اندیشه اسلامی با الهامگیری از وحی و عقل برای تبیین باورهای دینی و نیز پاسخگویی به شبهههای مخالفین پدید آمد.
حکیم لا هیجی در این باره گفته است: «فرق بین کلام و حکمت آن است که چون دانسته شد که عقل را در تحصیل معارف الهی و سایر مسائل عقلیه،استقلال تمام حاصل است و توقفی در این امور به ثبوت شریعت ندارد،پس تحصیل معارف حقیقیه و اثبات احکام یقینیه برای اعیان موجودات بر روشی که موافق نفس الامر بوده باشد،از راه دلایل براهین عقلیه صرف که منتهی شود به بدیهیات که هیچ عقلی را در قبول آن توقف و ایستادگی نباشد،بی آنک موافقت یا مخالفت وضعی از اوضاع یا ملتی از ملل را در آن مدخلی بود و تأثیری باشد،طریقه حکماء بود و علم حاصل شده به این طریق را در اصطلاح علما علم حکمت گویند و لا محاله موافق شرایع حقه باشد؛چه حقیقت شریعت در نفس الامر به برهان عقلی محقق است،اما این موافقت را در اثبات مسائل حکمیه مدخلیتی نباشد و ثبوت وی موقوف بر آن نبود.
4. اثبات موضوع برای دیگر علوم دینی(ربانی گلپایگانی،درآمدی بر علم کلام،34-73) با دقت در آنچه گذشت بر میآید که علم کلام و فلسفه اولی در یک مورد هدف مشترک دارند و آن بحث درباره وجود و صفات خداوند است."