چکیده:
«شهادت» جلوه شهود ابدی شهید است و او پرده از شهد شیرین ابدیتبرمیدارد: «. . . بل
احیاء عند ربهم یرزقون. » (آل عمران: 169) و در این آینه نمایی، عارف متعالی تقرب
میجوید، عشق مینمایاند و شهد میپراکند; یعنی که او شاهد مقام قرب است; چرا که: «لقا
بایدت کرد با کردگار» ، آن سان که فرمود: «یا ایها الانسان انک کادح الی ربک
کدحا فملاقیه» . (انشقاق: 6) و مولای شهیدان، مولای شاهدان نیز هست; چون نخستین شهید
شاهد مقام شهود الهی نیز هموست که: «. . . الستبربکم قالوا بلی شهدنا» (اعراف: 172) پس شهد شیرین شهادت، تنها در سیمای اولین شهید شاهد رخ مینماید و کلام ربانی
مولای شهیدان شاهد، میتواند پارههایی از آن سیمای آسمانی را به دنیای زمینی ما
بنشاند; چه اینکه مولا علیعلیه السلام خود نیز فرمود: «و انما مثلی بینکم مثل
السراج فی الظلمة. . . » .
خلاصه ماشینی:
"همه بشریتشکار مرگیاند که فرار کننده آن نجاتی ندارد و هر که را بجوید به آن ستیافته، سرانجام او را مییابد: «و انک طرید الموت الذی لاینجو منه هاربه، ولا یفوته طالبه، ولابد انه مدرکه» (47) پس اگر برای چنین مرگی باید مهیا بود، بدان دلیل است که او هر آن، در مقام ادراک و مترصد اتخاذ انسان است: «و بادروا الموت الذی ان هربتم منه ادرککم و ان اقمتم اخذکم» (48) 8- حرکتیا سکون بر همین اساس، تفاوت مرگ نزد اهل دنیا و آخرت نیز خود را مینمایاند: مرگ، در منظر اهل دنیا، رنگ تعلق و جذبه دنیوی به خود گرفته و در این دیدگاه، پایان همه هویت انسانی انسان به شمار میآید: «ان هی الا حیاتنا الدنیا نموت و نحیا» (مؤمنون: 40) در این صورت، جلوه حقیقی موت به جای حرکت و ارتقا، سکون سرد و ثبات خاموش است و از همینرو، برای صاحب - آن جز حسرت باری ندارد: بجز این دو روزه، جهان هیچ نیست که در آن صباحی نماییم زیست چو هستیم زنده بخواهیم مرد ره از خاک جایی نخواهیم برد (49) داستان این دسته از زبان مولا علیعلیه السلام «داستان دنیاپرستانی است که میخواهند از جایگاهی پر از نعمتبه سرزمین خشک و بیآب و علف کوچ کنند و لذا، در نظر آنان امری ناراحتکنندهتر از این نیست که از جایگاه خود جدا شوند و باید ناراحتیها را تحمل کنند."