چکیده:
مرگ از آغاز خلقت بشر،همواره برای انسانها به مثابه یک معما مطرح بوده و از همان ابتدا،نوعی اعتقاد به زندگانی پس از مرگ وجود داشته است.در نگرشی کلی به این اعتقادات،نقطه اشتراک خاصی در میان آنها مشاهده میگردد،مبنی بر این که انسان با مرگ نابود نمیشود بلکه جوهری لطیف-فاقد جرم،حجم و شکل-از او باقی میماند که عموما از آن به«روح»تعبیر میشود؛گرچه در توجیه چگونگی بقای روح،اختلاف نظر وجود دارد.
مقاله حاضر،با تمرکز بر ادیان الهی یهود،مسیحیت و اسلام،در کاوش این بن مایهء اعتقادی،تبیین میدارد که ادیان مذکور در خصوص حتمیت مرگ و حیات پس از آن اتفاقنظر دارند اما در خصوص برخی مسائل مربوط،اختلاف دیدگاه وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
"و در مورد علت قرار دادن مرگ از جانب خداوند برای انسانها در تلمود آمده است:
با این تفاوت که در عهد جدید مستقیما به آن اشاره شده است.
در مورد حتمیت مرگ نیز در قرآن کریم چنین آمده است:
بنابراین هر انسانی طعم مرگ را خواهد چشید و احدی از این امر مستثنی نیست و اجلی که در نظر گرفته شده است قابل تغییر و تأخر نخواهد بود؛
مسیحیت در این خصوص مطلبی ذکر نشده اما در آیین یهود مسأله قبض روح فقط به
مسیحیت مطلبی نیامده است؛البته آنان اعتقاد دارند که برای مؤمنان ترسی از مرگ نیست؛زیرا انسان مؤمن پس از مرگ به محضر مسیح میرسد و با خداوند زندگی
اما در عهد جدید علائمی برای وقوع آن ذکر شده است.
در عهد قدیم و جدید از قیامت با نام روز داوری یاد میشود،اما در قرآن کریم برای این
رجعت مسیح خواهد بود-که این قسمت با عقاید مسلمانان متفاوت است-اما نفخه
یهودیان معتقدند که خداوند به هر کاری که انسان انجام میدهد عالم است و در روز داوری همه این اعمال محاسبه خواهند شد.
اما این اعتقاد در آیین یهود و مسیحیت به گونهای متفاوت بیان شده است.
دفترها نوشته شده است داوری خواهند شد؛و این دفترها دو گونهاند:در یکی از آنها
بنابراین یهودیان و مسیحیان نیز مانند مسلمانان به روز قیامت و حساب اعتقاد دارند،اما این مساله در کتابهای آنان به گونهای متفاوت با اسلام بیان شده است.
در عهد قدیم و جدید در ارتباط با مساله شفاعت مطالب زیادی ذکر شده است."