چکیده:
نویسنده در سرمقالهای که ارائه نموده، سخن از هولوکاستی که آقای احمدینژاد آنرا بیان کردهاند را، یک اقدام پیشگیرانه مطرح نمودهاند و در نهایت بازنده این بازی را ایران نامیدهاند. در گفتار خود چنین عنوان کردهاند که مسئله اسرائیل ربطی به ما ندارد و لذا نمیبایست با این سخنان منافع ملی خود را به خطر افکند.
خلاصه ماشینی:
"از سوی دیگر بنا به گفته خود شما، این اروپائیان و دنیای مسیحیت بوده است که بر اینان ظلم روا داشته، چه از این حیث که آنان را از حقوق اولیه مانند تملک و داشتن شغل محروم کرده و آنان را منحصر در دامی کردهاند که، همین هم سبب پولدار شدن آنان در دوران صنعتی شدن، شده است و یا اینکه بر اساس آنچه که از تاریخ ذکر میکنند، مبنی بر از بین بردن آنان در کورههای آدمپزی و اتاقهای گاز، چرا خاورمیانه و آن هم در قلب مسلمین برای اسکان دادن آنها انتخاب شده است؟ این یک سؤال جدی است که در ذهن هر شخص که با این مسئله برخورد میکند در مرحله اول قابل طرح است، یقینا جواب آنرا میتوان در چند گزینه تصور نمود.
و در نهایت اینکه، آیا سخن نیکو و عقلایی است بگوییم، برای جبران یک فرآیند تاریخی، که برگفته شما در اصل آن شک وجود دارد، اصولی که با سرشت انسانی عجین میباشد همچو حقوق بشر را زیر پا بگذاریم و برای ایفاء حقوق بخشی از جامعه ملل، حق بخش دیگر را زایل کنیم آن هم کسانی که در این پایمال شدن حق، نقش و جایگاهی ندارند و خود از مستضعفین هستند؟ نکته قابل توجهی که در این مقاله آمده این است که «پرداختن به مسئله اسرائیل با ذات اسلام سازگاری ندارد، زیرا در قرآن از اولیای یهود به شایستگی یاد شده است»، دو نکته در اینجا وجود دارد: اولا: آنچه را که در مسئله هولوکاست یا اصل ستیز و عدم به رسمیت شناختن رژیم اسرائیل از طرف سیاست خارجی ایران دنبال میشود، به معنای ستیز با فرهنگ و تمدن و آئین یهودیان نیست که شما اینچنین قیاسی کردهاید."