چکیده:
نویسنده در سفری به مکه و مدینه، شاهد اذان گفتن برادران اهل سنت، یک ساعت قبل از طلوع فجربوده است و پس از آنکه علت آن را از یکی از علمای بزرگ مکه جویا می شود، وی به روایتی درصحیح بخاری استدلال می کند که بلال در عصر پیامبر (ص) قبل از طلوع فجر اذان می گفته است.سپس نویسنده با بررسی روایت مورد اشاره و دیگر روایات اهل سنت، همچنین آراء فقیهان مذاهب اهل سنت به این نتیجه می رسد که اذان قبل از طلوع فجر در روایات، تنها در ماه رمضان اتفاق افتاده وبرای بیدا کردن مردم و آمادگی برای نماز صبح و گرفتن روزه بوده است. بلکه از برخی روایات نتیجه می گیرد که عباراتی را که بلال یا ابن ام مکتوم پیش از طلوع فجر برای این منظور به کار می برده اند فقط فصولی از اذان بوده است. در نهایت نویسنده فتوا به جواز اذان قبل از طلوع فجر - به خصوص درغیرماه رمضان - را خلاف احتیاط دانسته است.
خلاصه ماشینی:
سپس نویسنده با بررسی روایت مورد اشاره و دیگر روایات اهل سنت، همچنین آراء فقیهان مذاهب اهل سنت به این نتیجه میرسد که اذان قبل از طلوع فجر در روایات، تنها در ماه رمضان اتفاق افتاده و برای بیدا کردن مردم و آمادگی برای نماز صبح و گرفتن روزه بوده است.
همچنین مستحب است که بعد از دخول وقت نماز، دوباره اذان گفته شود؛ زیرا پیامبر)ص( فرمود: »ان بلالا یؤذن بلیل فکلوا و اشربوا حتی یوذن ابن أم مکتوم«؛ همانا بلال اذان صبح را در شب میگفت، پس بخورید و بیاشامید تا این که پسر أم مکتوم اذان گوید.
در این زمینه فرقی بین نماز صبح و دیگر نمازها نیست؛ زیرا شداد مولای عیاض بن عامر، روایت کرده که پیامبر )ص( به بلال فرمود: »لاتؤذن حتی یستبین لک الفجر«؛(93) اذان نگو تا این که فجر طلوع کند.
4. حنفیه معتقدند که قبل از وقت نماز صبح، اذان تشریع نشده است و حتی برخی از آنان گفتهاند: کاری که بلال انجام میداده، ندا بوده نه اذان؛ بنابراین آیا بهتر نیست که این اذان ترک شود و به انجام آن تنها در ماه رمضان اکتفا شود؟ در باره دو حدیث فوق، دو نکته از جهتی دیگر وجود دارد: نکته اول: ابن أم مکتوم، نابینا بوده در حالی که بلال بینا بوده است.
همین روایت را بیهقی در سنن به سند خود از زیدبن ثابت نقل کرده که رسول خدا )ص( فرمود: ان ابن أم مکتوم یؤذن بلیل فکلوا و اشربوا حتی یؤذن بلال؛(100) همانا ابن أم مکتوم در شب اذان میگوید، پس بخورید و بیاشامید تا این که بلال اذان گوید.