چکیده:
است.بنابر این،استعارهء مذکور،چالش حافظ بیشتر با مفهوم است و نه مصداق.اما از آنجایی که هر مفهومی،میتواند مصداقهای برجستهای نیز داشته باشد،این پرسش پیش میآید که مصداق یا مصداقهای این استعاره کدامند؟و انگاشتهء خوند میر تا چه حدی صحت دارد؟ در این مقوله با توجه به مدارک و شواهدی،چون مسکوت ماندن این موضوع مهم در مدارک قدیمیتری چون بهارستان جامی که در آن از عماد فقیه سخن رفته است و نیز نگرش ملامتی عماد که از این جهت به دیدگاه حافظ نزدیک است و همچنین دلایلی چون نقشآفرینی کبک در کنار گربه در بیت مذکور که آنرا با کبک انجیر(در متن سنسکریت کپینجله)کلیله پیوند میدهد و ترکیبات،عبارات، استعارات و امثال و داستانهای متعدد و مشابهی که در ادبیات فارسی، اروپایی و افریقایی وجود دارد و نیز استقبال حافظ از شعر عماد در بسیاری از غزلیاتش،گمانهء خواند میر و هماندیشان او را غیرقابل پذیرش مینمایاند.و اگر بنا باشد که با توجه به عصر حافظ،برای استعارهء مذکور،مصداقیابی کنیم،بیگمان با توجه به شواهد متعدد تاریخی و شعری،میبایست انگشت اتهام را به سوی امیر مبارز الدین نشانه رویم که در موش و گربهء عبید نیز به گونهای و همآمیز،مشبه به گربهء عابد قرار گرفته است:ناگهان گربه جست بر موشان چون مبارز به روز میداناخواجه عماد الدین فقیه کرمانی،هم روزگار حافظ شیرازی،در روزگاری متلاطم میزیسته است.آنچه عماد را با حافظ مرتبط کرده است،پیش از آنکه مربوط به ویژگیهای مشترک شعری و سبکی آنها باشد؛به تصویر و تفسیر خواند میر،صاحب کتاب حبیب السیر،دربارهء این بیت از حافظ برمیگردد:ای کبک خوش خرام که خوش میروی بایست غره مشو که گربهء زاهد نماز کرد. «خواند میر»گربهء زاهد را استعاره از عماد فقیه فرض کرده،و بعد از او نویسندگانی،چون تقی الدین بلیانی،محمد معصوم شیرازی، ابو طالب خان تبریزی،قاضی نور الله شوشتری،امین احمد رازی، عباس اقبال،پژمان بختیاری،استاد معین و دیگران به آن اشاره کردهاند. صحت و سقم این استعاره موضوع مورد بحث این جستار است. چنین به نظر میرسد که تکوین و برجستگی استعارهء مذکور در شعر حافظ،بازتابی از شرایط روزگار و نگاه روانشناختی حافظ به آن شرایط باشد.چرا که حافظ مضامین مشابه فراوانی را به کار برده
خلاصه ماشینی:
"اما از آنجایی که هر مفهومی،میتواند مصداقهای برجستهای نیز داشته باشد،این پرسش پیش میآید که مصداق یا مصداقهای این استعاره کدامند؟و انگاشتهء خوند میر تا چه حدی صحت دارد؟ در این مقوله با توجه به مدارک و شواهدی،چون مسکوت ماندن این موضوع مهم در مدارک قدیمیتری چون بهارستان جامی که در آن از عماد فقیه سخن رفته است و نیز نگرش ملامتی عماد که از این جهت به دیدگاه حافظ نزدیک است و همچنین دلایلی چون نقشآفرینی کبک در کنار گربه در بیت مذکور که آنرا با کبک انجیر(در متن سنسکریت کپینجله)کلیله پیوند میدهد و ترکیبات،عبارات، استعارات و امثال و داستانهای متعدد و مشابهی که در ادبیات فارسی، اروپایی و افریقایی وجود دارد و نیز استقبال حافظ از شعر عماد در بسیاری از غزلیاتش،گمانهء خواند میر و هماندیشان او را غیرقابل پذیرش مینمایاند.
و اگر بنا باشد که با توجه به عصر حافظ،برای استعارهء مذکور،مصداقیابی کنیم،بیگمان با توجه به شواهد متعدد تاریخی و شعری،میبایست انگشت اتهام را به سوی امیر مبارز الدین نشانه رویم که در موش و گربهء عبید نیز به گونهای و همآمیز،مشبه به گربهء عابد قرار گرفته است: ناگهان گربه جست بر موشان چون مبارز به روز میدانا واژگان کلیدی: عماد فقیه،حافظ،خواند میر،محرابی،گربه عابد،امیر مبارز الدین،استعاره،کلیله و دمنه،موش و گربه،سبک عراقی.
برخی از نویسندگان،مأخذ گربهء زاهد حافظ را شخصیت این حیوان در منظومهء موش و گربهء عبید ذاکانی میدانند و گروهی دیگر چنانکه گفتیم،آن را طنز و تعریضی در حق عماد فقیه میدانند که به گمان ایشان بین او و حافظ در جلب نظر شاه شجاع رقابتی بوده،و گوینده عماد برای کرامتنمایی،گربهء دستآموزش را تقلید هیأت و حرکات نمازگزاران آموخته بود،به طوری که به هنگام نماز عماد به او اقتدا میکرده است..."