خلاصه ماشینی:
"شاید یکی از دلایلش هم این باشد که دانشکدههای ما و نحوه کنکوری که وجود دارد،پاسخگوی ورود آن استعدادهایی که دوست دارند این کار را بکنند،نبوده است؛اما اینکه این مدارس چه میکنند به نظر من بیشترین جذابیت این مدارس در هنر سینماست و از آن برای جذب و ورود دختر و پسرهای جوان استفاده میکنند.
من همچنان به تحصیل دانشگاهی معتقد هستم؛اما با شرایط موجود در مملکت ما و وضعیتی که در مورد کار وجود دارد و اینکه بچهها بههرحال باید در یک مکانی ذوقیاتشان را بروز بدهند،فکر میکنم هرچه بیشتر از این کلاسها تشکیل شود،باز هم کم است؛چرا که آنها تصوری خاص از بازیگری دارند وقتی به این کلاسها میآیند، متوجه میشود که کار سادهای نیست.
با صحبتهایی که کردید و اهدافی را که برای آموزشگاهها برشمردید،حالا جدا از مدرک تحصیلی که دانشگاههای هنری پس از اتمام دوران تحصیل به دانشجویان میدهند،چه وجه تمایزهایی را بین دانشگاهها و آموزشگاههای هنری قایل هستند؟ به نظر من در آموزشگاههای هنری بخصوص در بخش بازیگری،اصولی وجود دارد که آنها باید یاد گرفته شود؛اما در تمام دنیا اساتید هنری،مرشدهای هنری هستند؛ یعنی یک فرمول نیست.
با این صحبتهای شما چرا برخی از آموزشگاهها با اینکه چهرههای بنام را برای تدریس میآورند،موفق عمل نمیکنند و بعد از مدتی تعطیل میشوند؟ اینجا چند سؤال پیش میآید.
بعد من شرافت و کرامت انسانی را بگذارم زیر پایم که میخواهم روی صحنه بروم؟این مدارس هر چقدر هم که تکثیر شودند و آدم مسئولی در رأس آن باشد برای این مملکت کم است."