خلاصه ماشینی:
"بهعلاوه صرفنظر از ابعاد زیبا شناختی اثر و با رویکردی مخاطب شناسانه میتوان اینگونه بیان کرد که نمایش در درجه اول باید مخاطبش را با فرم و شکل اجرایی جذب کرده و با خود درگیر سازد و بعد از این مرحله بتواند محتوا و زیرمتنش را هم در بهترین فرصت و در نتیجهء ارتباط ایجاد شده،انتقال دهد.
به نظر میرسد که در این نمایش آنجا که فرم ارجحیت و اولویت پیدا میکند و به لحاظ نمایشی اهمیت مییابد، محتوا ارزش خود را از دست میدهد و در پس شکل قرار میگیرد و برعکس آنجا که محتوا تمایل به ارتباط پیدا میکند،فرم دچار ضعف اجرایی میشود.
حرکت بر روی دایره و طی مسیر برای رسیدن به نقطه نخست!این،همهء آن چیزی است که نمایش برای قهرمانش ترسیم میکند و از همینروست که قهرمان پس از دریافت این تجربیات و اعتراف به بیهودگی آنها دست به خودکشی میزند و حتی در این مورد نیز به قطعیت نمیرسد."