چکیده:
این مقاله، خلاصه ای است از پژوهشی با همین عنوان که برای مؤسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعیآن جام شده است. این پژوهش با جهت گیری فرهنگی و ارتباطی، سعی در شناخت مهم ترین زمینه ها و موانع ارتباط و تعامل مؤسسات و نیروی انسانی تشخیص و درمان طرف قرارداد دارد و برای شناخت ارتباط و تعامل پزشکان وداروخانه های طرف قرارداد در استان تهران، برنامه ریزی و اجرا شده است. در این پژوهش ، تأکید و توجه اصلی به شناخت زمینه ها و مسائل فرهنگی و ارتباطی مبتلا به سازمان در ارتباط و تعامل با سه گروه از مخاطبان (کارکنان بخش درمان، پزشکان و داروخانه های طرف قرارداد) معطوف شده است. پس از بیان اهداف، چهارچوب نظری و روش پژوهش (پیمایشی هدایت شده)، سئوال های اصلی و فرضیه های پژوهش بیان می شود. جامعه آماری پژوهش ، از یک سو تمامی پزشکان و داروخانه های طرف قرارداد (مسئولان داروخانه) در استان تهران، و از دیگر سو کارکنان مرتبط با این گروه ها در بخش درمان سازمان تأمین اجتماعی در این استان است. این مقاله، ضمن توضیح روش جمع آوری اطلاعات و عوامل و متغیرهای مورد بررسی در پژوهش ، تأثیر آگاهی و اعتماد مخاطبان بر مشارکت را نیز تشریح می کند.سپس یافته های پژوهش تبیین می شود، از جمله آن که بیش ترین درصد پزشکان (مرد و زن) ضوابط و قراردادهای فیمابین سازمان و پزشکان را به نفع سازمان تأمین اجتماعی دانسته اند. بین پزشکان عمومی و متخصص، تفاوت قابل توجهی از نظر نوع نگرش در مورد عملکرد سازمان- در موضوع مورد بحث – وجود ندارد. در مورد مسئولان داروخانه های طرف قرارداد نیز بیش ترین درصد افرادی که این سازمان را خوب، منضبط، قابل اعتماد و مردمی توصیف کرده اند، متخصص بوده اند؛ در حالی که بیش ترین درصد مسئولان داروخانه که سازمان را سختگیر و سنتی توصیف کرده اند، تخصص نداشته اند.یافته های این پژوهش همچنین حاکی از بهبودی نسبی ارتباط و تعامل سازمان تأمین اجتماعی و جامعه – در طیف پزشکان و داروخانه های طرف قرارداد- طی سال های اخیر است. یافته های پژوهش همچنین نشان می دهد که برای پیشگامی سازمان در توسعه ارتباطات با گروه های طرف قرارداد زمینه های متعددی وجود دارد.در بخش پایانی و نتیجه گیری مقاله نیز تصریح می شود که مصالح سازمان و بیمه شدگان اقتضا می کند که ابتکار عمل و پیشگامی در این وادی از جانب سازمان تأمین اجتماعی عملی شود: سازمان باید همواره در اندیشه ارتقای آگاهی، جلب اعتماد و جلب مشارکت گروه های طرف قرارداد باشد.
خلاصه ماشینی:
"directive survey آگاهی پزشکان و داروخانههای طرف قرارداد از سازمان تأمین اجتماعی در چه حد و تابع چه عواملی است؟ اعتماد مخاطبان مورد نظر به سازمان تا چه حد و تحت تأثیر چه عواملی است؟ مشارکت و همدلی این گروههای مخاطب با منافع و مصالح سازمان و بیمهشدگان چه کیفیتی دارد؟ زمینهها و عوامل تسهیلکننده یا بازدارنده در تحقق ارتباط مؤثر و مطلوب سازمان با این مخاطبان خاص کدامند؟ دیدگاهها و گرایشهای کارکنان سازمان در بخشهای مرتبط با پزشکان و داروخانههای طرف قرارداد چگونه است؟ مهمترین ایستگاههای ارتباط و تعامل سازمان تأمین اجتماعی با این مخاطبان کدام است؟ در هر یک از این ایستگاههای تلاقی چه مسائل و چالشهایی مطرح است؟ کدام گروههای مخاطب سازمان در هر یک از این ایستگاههای ارتباط و تعامل،همگرایی یا ناهمگرایی بیشتری با سازمان دارند؟ فرضیههای پژوهش با توجه به بررسیهای اولیه و مصاحبههای اکتشافی و نیز مباحث نظری مرتبط،شماری از فرضیهها قابل طرح است که هر یک گویای تأثیر و تأثر متغیرها و روابط احتمالی آنهاست.
تأثیر آگاهی و اعتماد مخاطبان بر مشارکت (به تصویر صفحه مراجعه شود) در این پژوهش،متغیر"آگاهی"مخاطبان سازمان بهویژه مسئولان داروخانهها و پزشکان طرف قرارداد از راهبردها،برنامهها و عملکردهای سازمان با شاخصهای زیر بررسی و سنجش شده است: ارزیابی فرایندهای اطلاعرسانی سازمان به مؤسسات و نیروی انسای طرف قرارداد منابع کسب آگاهی مخاطبان از سازمان آگاهی فرد از قوانین و مقررات مرتبط با حقوق و تکالیف سازمان و این قبیل مخاطبان آگاهی به عملکرد سازمان تأمین اجتماعی در مقایسه با دیگر سازمانهای طرف قرارداد،با مسئولان داروخانهها و پزشکان مطالعه نشریات سازمان(آتیه،نشریه پزشکی سازمان و..."