چکیده:
و زیر ساختهای مالی،قابلیت اجرا،مسئولیت و پاسخگویی سیاسی در قبال سیاستهای اتخاذ شده،میتواند مبنایی صحیح برای برنامهریزی سیاستهای بهداشتی و درمانی عدالت محور قرار گیرد. روش کار:این پژوهش به بررسی میزان تأثیر متغیرهای اثرگذار در تأمین منابع مالی نظام سلامت،که شامل درآمد عمومی دولت برای سلامت،هزینههای تأمین اجتماعی برای سلامت، پرداخت مستقیم از جیب توسط افراد برای سلامت،برنامههای پیشپرداخت خصوصی برای سلامت بر کل مخارج سلامت در ده کشور عضو سازمان توسعه و همکاریهای اقتصادی در فاصله سالهای 2004-1998 میپردازد.به دلیل کوتاه بودن دورهء زمانی مورد بررسی جهت تخمین مدل از دادههای تابلویی استفاده گردیده،و سپس با استفاده از نتایج حاصل از تخمین پیشنهاداتی را برای کشور ایران ارائه مینماید. یافتهها:نتایج بررسی نشان داد که میزان مخارج بهداشتی و درمانی خانوارها از متغیرهای مخارج عمومی دولت،هزینههای تأمین اجتماعی،پرداخت مستقیم از جیب توسط افراد، برنامههای پیشپرداخت خصوصی تأثیر میپذیرد. بحث و نتیجهگیری:اتخاذ رویکردهایی از قبیل تأمین منابع مالی از طریق مالیات،انتخاب روشهای تأمین مالی صعودی،طراحی و عملیاتی نمودن نظام جامع اطلاعات،تعیین تعرفه خدمات درمانی به قیمت واقعی،ارتباط منسجم بین بخش خصوصی و بخش دولتی در ارائه خدمات درمانی،شفاف نمودن سهم مشارکت مردم و دولت در تأمین منابع مالی نظام سلامت، ساماندهی وضعیت خیریهها در کشور از لحاظ منابع ورودی و صرف هزینه میتواند در زمینه تولید منابع مالی جدید مؤثر واقع گشته و اثربخشی سیاستهای بهداشتی و درمانی و عدالت محور بودن آنها را افزایش دهد.نظامهای سلامت ایجاد شدهاند تا با ارائه خدمات بهداشتی،درمانی و پیشگیری،سطح سلامت افراد جامعه را بهبود و ارتقاء بخشند؛اما گاهی دسترسی به این خدمات به خصوص در کشورهای با درآمد پایین به بهای فقیر شدن خانوارها میانجامد. اطلاع از چگونگی تأمین منابع مالی نظام سلامت به منظور تأمین اعتبار فعالیتهای بخش سلامت و شناسایی الگوهای تأمین اعتبار با توجه به توسعه سطح اقتصادی اجتماعی،ظرفیتها
خلاصه ماشینی:
"همانطور که یافتههای پژوهش نشان داد؛کل مخارج سلامت در کشورهای مورد پژوهش حساسیت در برابر تغییرات متغیرهای مورد بررسی را از خود نشان دادند و ساز و کارهای تأمین منابع مالی نظام سلامت در این کشورها به گونهای است که با وجودی که آن کشورها در وضعیت بهتری از لحاظ درآمد سرانه به سر میبرند و افراد جامعه دارای رفاه بهترین میباشند، اما پرداخت مستقیم از جیب افراد درصد کمتری را در تأمین منابع نظام سلامت این کشورها به خود اختصاص داده است؛در حالی که در کشور ایران آمارها نشان میدهد که خطراتی که خانوار به دلیل هزینههای مربوط به نظام سلامت با آن مواجه میشود،برحسب توان پرداخت آنها توزیع نشده است و نظام سلامتی به گونهای است که افراد یا خانوارها بعضا در آن از طریق خرید مراقبت مورد نیاز خود به سوی فقر سوق داده میشوند و یا به دلیل هزینههای زیاد،مجبور به عدم خرید مراقبت میگردند.
بحث و نتیجهگیری همانطور که یافتههای پژوهش نشان داد؛کل مخارج سلامت در کشورهای مورد پژوهش حساسیت در برابر تغییرات متغیرهای مورد پژوهش را از خود نشان دادند و ساز و کارهای تأمین منابع مالی نظام سلامت در این کشورها به گونهای است که با وجودی که آن کشورها در وضعیت بهتری از لحاظ درآمد سرانه به سر میبرند و افراد جامعه دارای رفاه بهتری میباشند،اما پرداخت مستقیم از جیب افراد درصد کمتری را در تأمین منابع نظام سلامت این کشورها به خود اختصاص داده است؛در حالی که در کشور ایران آمارها نشان میدهد که خطراتی که خانوار به دلیل هزینههای مربوط به نظام سلامت با آن مواجه میشود،برحسب توان پرداخت آنها توزیع نشده است و نظام سلامتی به گونهای است که افراد یا خانوارها بعضا در آن از طریق خرید مراقبت مورد نیاز خود به سوی فقر سوق داده میشوند و یا به دلیل هزینههای زیاد،مجبور به عدم خرید مراقبت میگردند."