چکیده:
یکی از فرقههای سیاسی اسلام که در نیمه نخست قرن اول هجری به وجود آمد، عثمانیه بود. بعد از قتل عثمان، عده ای از اصحاب پیامبر با خلافت حضرت امیر(ع) مخالفت کردند و باعث جنگها و خونریزیهای فراوان شدند. بدین ترتیب تحولات صدر اسلام به گونهای پیش رفت که رفته رفته حقیقت امامت از عامه مردم پوشیده ماند. بیشک جریان فرقه عثمانیه نقش حساسی را در تحولات فکری و سیاسی موجب شده است که این مقاله در صدد تبیین آن برآمده است.
خلاصه ماشینی:
"2. نظریه سه خلیفه: امویان در دوره مروانی نیز بر روابط خویشاوندی خود با عثمان تأکید میکردند، اما عموم تاریخ نگاران عراقی دیگر هواداران اموی را عثمانیه یا شیعه عثمان نمینامند و آنها را مطیع(علی دین) خلفا توصیف نمیکنند.
احادیثی که ابوبکر، عمر و عثمان را به عنوان خلفای راستین انتخاب میکنند، یعنی امامانی که باید به آنها تأسی کرد یا افضل مردم بعد از پیامبرند، و درباره علی(ع) سکوتی معنا دار دارند، به صورت گسترده در این کتابها منتشر شدهاند(ناگل، مشروعیت و خلافت، 19بن، 1975م، ص229-230).
همچنین عثمانی مذهبان در میان بسیاری از اصحاب حدیثی بودند که این افراد را در ردیف خود میدانستند: عبدالله بن عمر، سعد بن ابی وقاص، محمد بن مسلمه، کعب بن مالک (در جایی دیگر وی را عثمانی به مفهوم طرفدار امویان دانستهاند)23 و دیگرانی که علی الظاهر سعی در بی طرفی در اولین جنگ داخلی داشتند.
آیا طرفداران حضرت امیر(ع) بر حقاند یا عمل شورشیان صحیح نبوده است؟بعد از ظهور مرجئه که حکم آنان را به خدا واگذار کردند، کم کم مباحث دیگری همچون ایمان، حکم مرتکب کبیره یا فاسق و امثال آن مطرح شد و به تدریج اکثریت مسلمانان به این نتیجه رسیدند که عمل شورشیان درست نبوده، ولی آنان را از ایمان خارج نمیکند وخلافت حضرت امیر نیز مشروع بوده است وعمل مخالفان ـ جملیون ومعاویه ـ صحیح نبوده است و این چنین جهان اسلام به پذیرش خلافت حضرت امیر متمایل شده در حالی که در قرن اول اکثریت، مخالف مشروعیت خلافت حضرت امیر بودند."