چکیده:
از آنجا که،انسان،"بدون تردید"از جهت وجودی سنخ وجود خدا است، با معرفت و ادراک این جهت و شناخت خود حقیقی خویش"احساس کرامت نفس"و بزرگواری میکند و چون میداند شایستگی دارد که به کمال و جمال محض نزدیک شود و غرق در زیبائی،سعادت و خوشبختی گردد،همواره با شور و عشق و شعف،میکوشد که به آن مقام دست یابد و این شناخت،باور و اندیشه،او را به سرچشمهء زیبائیها میرساند و از آنجا سیراب میشود و در نتیجه نه تنها از همهء زیبائیها لذت میبرد و هرگز خسته و مایوس و ناامید نمیشود که یاس و ناامیدی را گناهی زشت و بزرگ میشمارد. چنین شخصی در همهء جهان چیزی و کسی را قابل تعلق و وابستگی نمیداند تا بدان دل ببندد،یا از نبودن آن حسرت بخورد و اندوهگین گردد. باتوجه به اینکه،عامل بسیاری از بیماریهای درونی و برونی،افسردگیها، ترس و اضطراب میباشد،انسان در مکتب الهی،با درک و پذیرش واقعیتهای جهان،چون در راه وصول به محبوب و سیر به سوی او در حرکت است،از هیچچیز و هیچعامل نمیترسد،مضطرب و نگران نمیشود و همهء امور را به او تفویض میکند و با اتکال به او در کمال آرامش،سعادت و خوشبختی به سر میبرد. در این مقالهء کوتاه،راه ریسدن به این آرامش مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
10 سرچشمه زیبائیها: هنگمی که انسان ادراک کرد که نوع و سنخ خدا است و این عظمت،بزرگواری و کرامت نفس را به دست آورد،این ادراک و احساس،سرچشمهء همهء فضیلتها و زیبائیها میگردد و استعدادهای بالقوهء او به تدریج،فعلیت مییابند و آنچه را که وجود مطلق و جمال محض،(خدای متعال)،دارا است در وجود او شکوفا و بارور میگردد و از آنچه که باریتعالی منزه و مبرا است،او نیز،از آنها مننزه میشود و بدینجهت است که در عرفان و شناخت روان انسان در تفکر دینی،گفته شده است: «انسان تجلیگاه اسماء و صفات خداوندی است»بنابراین،انسان جلوه جمال و زیبایی است و آنچه که از ناپسندی در او بروز کند و دیده شود،مربوط به«خود» انسانی الهی او و من حقیقی وی نیست بلکه از بعد طفیلی«ناخود»و بعد حیوانیش میباشد که در تربیت دینی بهگونهای برنامهریزی شده است که بعد حیوانی، جمادی و نباتی انسان نیز در اختیار بعد انسانی الهی او قرار میگیرند و همه آنها ابزاری میشوند برای وصول به کمال و در غیر این صورت و بدون توجه به روش تربیتی الهی و انسانی هنگامی که انسان«خود»و«من»حقیقی الهی خویش را نیافت،«ناخود»و حیوانیت او جای«خود»را گرفته و بتدریج انسان به بدترین نوع حیوانات مبدّل میگردد و اعمالی که از حیوان سر میزند،از او سر خواهد زد.