چکیده:
ادعیه و اذکار بخش مهمی از ادبیات غنی شیعی است که از نظر محتوی سرشار از حکمت و معرفت و از حیث سبک
و سیاق تابلوهایی نفیس و ارزشمند از زیبایی. جمال و شکوهمندی است نزدیک به تمامی پژوهشهایی که در آثار
مذکور انجام یافته است مربوط به محتوی و درونمایههای دعا است و جنبههای زیبایی شناختی آن مغفول عنه مانده
است.
این مقاله رویکردی است زیبایی شناسانه در ادعیه و اذکار ادیبان عشق، أقطاب عرفان و أسوههای جاودانه عبودیت؛
معصومان(ع) که گوهر معرفت را در صدفهای زیبا و جذاب الفاظ فصیح و بلیغ سفتند و راز و رمز کمال را به آدمی گفتند.
در این مقاله ابتدا شکوه تعبیر و ضرورت آن در ادعیه و اذکار و نیز عناصر شکوه تعبیر مطرح گردید و آنگاه ابعاد هفتگانه
شکوه تعبیر با ارائه مصادیقی از ادعیه مورد پژوهش قرار گرفت و سرانجام این نتیجه بدست آمد که آثار مذکور نمادی از
حکمت و بلاغت است.
خلاصه ماشینی:
رسیده است که فرمود: «اِنّامَعاشِرَاْلاَنبیاءِنُکَلِّمُالنّاسَ عَلی قَدْرِ عُقُولِهِْم» اما در ادعیه و مناجات به اقتضای مقام از ژرفای عقلشان با خداوند به راز و نیاز مینشستند (انسان کامل در نهجالبلاغه- علامه حسن زاده آملی - ص 16) یکی از مباحثی که خلأ آن در قلمرو ادبیات دینی بویژه ادبیات شیعی به وضوح احساس میشود، تحقیق و پژوهش درباره جنبههای ذوقی و أدبی و بلاغی ادعیه و اذکار معصومان «علیهمالسلام» است.
ضرورت شکوه تعبیر در ادعیه و اذکار شکوه تعبیر برای «زبان ادبی» که عرصه معانی ثانویه، صور خیال و آرایهها است، ضرورتی گریز ناپذیر میباشد، زیرا همه ابعاد و بطون و لایههای درونی یک کلام از رهگذر شکل عینی و خارجی کلام که همان صورت، ترکیب و «محتوای نگاهداشته در روبرو است»، (طلا در مس (در شعر و شاعری رضا براهنی، ج 1، ص 369) استنباط میشود.
به بیان دیگر با توجه به اینکه حکمت شالوده کلام معصومان(ع) را تشکیل میدهد و با توجه به فرموده علی(ع): «اَلْحِکْمَةُ شَجَرَةٌ تَنْبُتُ فیِ اْلقَلْبِ وَ تُثِْمرُ عَلیَ الّلِسانِ»(دررالحکم و دورراکلم - آمدی - ج 1، ص 87، حدیث 2015) یعنی: «حکمت چونان درختی است که در قلب میروید و بر زبان به بار مینشیند»؛ برای ایجاد تناسب میان لفظ و معنی شکوه تعبیر در ادعیه و اذکار که بارزترین مصادیق حکمت ذوقی است؛ امری لازم و اجتناب ناپذیر است.