چکیده:
غذا و چگونگی تأمین آن همیشه مهمترین دلواپسی انسان بوده است و بدیهی است که نظام غذایی هرملتی از فرهنگ،اقتصاد و سیاستی که رهبران آن ملت در پیش میگیرند،تأثیر میپذیرد.از سوی دیگر،هرنظام غذایی برمحیط زیست و ساختار سیاسی و اقتصادی هرسرزمینی تأثیر میگذارد.پس از انقلاب صنعتی و آغاز دوران استعمارگری و درعصر ارتباطات گسترده میان ملتها، چگونگی تعامل میان کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه به شدت دگرگون شد و تأثیرپذیری کشورهای در حال توسه از کشورهای توسه یافته بویژه در امر چگونگی تغذیه تشدید یافت بهطوری که استقلال غذایی کشورهای در حال توسعه در معرض تهدید قرار گرفته است.در این مقاله سعی براین است که پس از روشن ساختن اهمیت غذا و مفهوم نظام غذایی به تشریح ارتباط میان فرهنگ،...و نظام غذایی پرداخت و راهی برای تأمین استقلال غذایی که تأمین کننده آزادی ملتها از اسارت است ارائه دهیم.
خلاصه ماشینی:
امپراطوران مستعمرانی در دوران جدید،شیوه دیگری از تجاوز و تصرف را ابداع نمودهاند که عبارت است از به کارگیری نیروی کار ارزان و اراضی حاصلخیز در مستعمرات برای تولید"کشتهای مولد"به منظور تغذیه و توسعه صنایع خویش؛بدینسان این امپراطوران جدید به صورت معماران نظامهای غذایی تازهیی که بهطور بنیانی با نظامهای غذایی سنتی تفاوت دارند و دگرگونیهای وسیع زیستمحیطی را موجب میشوند،درآمدهاند.
این الگو،متاسفانه به عنوان راه حلی برای مسائل مبتلا به کشورهای جهان سوم به این کشورها صادر میشود در صورتی نظامهای غذایی هرکشوری،واقعیتی غیر قابل صدور است.
این وضعیت دقیقا به وسیله کشورهای صنعتی شدهای که منفعت خود را در حفظ وابستگی جهان سوم به روشهای کشاورزی،و نظام غذایی خود میبینند ایجاد شده است.
دوم اینکه عدم توانایی خود را در حل مسائل غذایی که با افزایش واردات توجیه (و جبران)میشود به اثبات میرساند و سوم اینکه برای بازپرداخت بهای مواد غذایی و ابزار و وسائل وارداتی باید تولید فرآوردههای کشاورزی صادراتی(را با به کار بردن فنونگران قیمت وارداتی)افزایش یابد و البته خود این،این امر،وابستگی را تشدید مینماید و درست برعکس هدف نخستین که رسیدن به یک نظام کشاورزی و غذایی ملی بود،باید منابعی را که به منظور نیل به آن هدف در دسترس بوده،کاهش دهند.
توسعه تاریخی الگوی مسلط شرایط تاریخی کشورهایی که در آنها نظامهای تولید و توزیع مواد غذایی با فنآوری پیشرفته گسترش یافته است به گونهیی است که میتوان آنها را مثابه پاسخهای کاملا عقلایی و موثر برای مسائل و مشکلات ایجاد شده در این جوامع تلقی کرد.