چکیده:
فلسفه رابرت گروستست1 (1232-1170) حول تصور نور متمرکز است که برای ذهنی اگوستینی بسی ارجمند
است. او نظریه خود را در دانشگاه آکسفورد مطرح کرد و در آنجا گرایش عمومی در مابعدالطبیعه و علمالنفس تحتتأثیر
آراء اگوستین قدیس بود و در همان زمان علاقه به مطالعات تجربی نیز در حال گسترش بود، گروستست که برای دورهای
ریاست آن دانشگاه را به عهده داشت کوشید تا این دو عامل را به هم بیامیزد و مابعدالطبیعه نور او زمینه خوبی برای
مطالعات او درباره فیزیک نور فراهم کرد، و البته او در این مطالعات تحتتأثیر فیزیکدان معروف اسلامی یعنی ابنهثیم
بود در این مقاله به آراء رابرت گروستست پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
او نظریه خود را در دانشگاه آکسفورد مطرح کرد و در آنجا گرایش عمومی در مابعدالطبیعه و علمالنفس تحتتأثیر آراء اگوستین قدیس بود و در همان زمان علاقه به مطالعات تجربی نیز در حال گسترش بود، گروستست که برای دورهای ریاست آن دانشگاه را به عهده داشت کوشید تا این دو عامل را به هم بیامیزد و مابعدالطبیعه نور او زمینه خوبی برای مطالعات او درباره فیزیک نور فراهم کرد، و البته او در این مطالعات تحتتأثیر فیزیکدان معروف اسلامی یعنی ابنهثیم بود در این مقاله به آراء رابرت گروستست پرداخته شده است.
گروستست در دوران خاصی از تاریخ تفکر قرار داشت، نوشتههای علمی و فلسفی مسلمین در اروپای لاتین شناخته شده بود و آثار یونانی متأخر و همچنین بسیاری از آثار ارسطو ترجمه میشد و او خود نیز در مقام معلم، مفسر و مترجم در این نهضت فرهنگی نقش فعالی داشت.
همچنین به عقیده گروستست خداوند بر همه مخلوقاتش تقدم دارد، اما این تقدم، تقدم سرمدی است و به این معنا نیست که بین خداوند و مخلوقات یک زمان مشترک وجود دارد و یک زمان ینز اختصاص به خداوند وارد که بر مخلوقاتش سبقت داشته است، بلکه چون خداوند با مخلوقات قابل قیاس نیست لذا فرض تقدم زمانی یک فرض خیالی است همان گونه که ظرف مکانی برای عالم نیز جنبه تخیلی دارد و میتواند منشاء خطا واقع شود.