چکیده:
روایت اصطلاحی فراگیر برای ارجاع به انواع گستردهای از نوشتهها و گفتههاست اما در تحقیق حاضر روایت در معنای ادبی آن مورد بررسی قرار میگیرد که شامل انواع ادبی چون رمان، رمان کوتاه و داستان کوتاه است. روایت در معنای ادبی آن از دیرباز حوزه تحقیق و پژوهش مکاتب ادبی مختلف به خصوص ساختگرایی روسی بوده است، اما فرضیه پردازان و منتقدان معاصر نیز روشهای آن را در گرایشهای مختلف و گاها متضاد خود به کار گرفتهاند. در نوشته حاضر با طرح مفهوم «دیدگاه روایی» که عمدتا از نظریات راجر فالر گرفته شده است، انواع مختلفی از راویان یک داستان معرفی و ارائه میشوند. راوی یک داستان میتواند درونی باشد یعنی به درون افکار و احساسات شخصیتها نفوذ کند و یا برونی باشد یعنی مثل خواننده داستان فقط ظواهر و رفتار شخصیتها را ببیند و به افکار و احساسات آنها دسترسی نداشته باشد. این درونی و برونی بودن نیز به بخشهای دیگری قابل تقسیم است. در دیدگاه روایی، به بررسی و نقد دیدگاههای زمانی، مکانی و روانشناختی یک روایت و چگونگی تشخیص آنها پرداخته میشود تا دیدگاه ایدئولوژیکی نویسنده یک داستان تعیین شود. در هر دیدگاه توانمندی و روشنگری ابزارهای زبانشناختی در نقد آثار ادبی به تصویر کشیده میشود.
خلاصه ماشینی:
فالر معتقد است که از این دیدگاهها میتوان برای بررسی و تبیین دیدگاه ایدئولوژیکی راوی استفاده کرد.
از این منظره روایت در مرزبین ساختارگرایی و ساختار شکنی قرار میگیرد وحتی میتوان بررسی آن را دستمایهای برای تحلیل کلام انتقادی که امروزه توجه فزایندهای را در زبانشناسی، جامعهشناسی، علوم سیاسی و دیگر حوزههای علوم انسانی به خود جلب کرده است استفاده نمود.
مانفردجان با الهام از سوسور که هر نشانه را متشکل از یک دال و یک مدلول میداند، متن روایی را یک نشانه پیچیده در نظر میگیرد که روایت (روش بازنمایی) دال و داستان (توالی حوادث) مدلول آن است (مانفرد 2002) 1- دیدگاه زمانی در دیدگاه زمانی، به بررسی زمان در روایت پرداخته میشود.
معمولاً برای نشان دادن زمان در جمله از ابزارهای دستوری استفاده میشود، ولی روشی که در روایت شناسی برای بررسی زمان به کار میرود و ژنت مبدع آن است، آرایشهای زمانی را در کل متن و نه در یک جمله مورد مطالعه قرار میدهد.
این رابطه معین چگونه به وجود میآید و آیا راوی برای ایجاد این ادراک در خواننده از فنون خاصی استفاده میکند؟ در دیدگاه مکانی به بررسی امکانات و ابزاری پرداخته میشود که راوی در اختیار دارد تا روایت خود را از نظر جلوههای بصری غنی سازد.
دیدگاه روانشناختی به این مسأله میپردازد که چه کسی مشاهدهگر رویدادهای یک روایت است: راوی یا یک شخصیت شرکت کننده و اینکه چه روابطی بین را وی و شخصیتها وجود دارد.
3-2 دیدگاه درونی نوع دوم در این دیدگاه راوی، نقش راوی دانای کل را ایفا میکند و روایت خود را به صورت سوم شخص بیان مینماید.