خلاصه ماشینی:
"ولی از آنجایی که تأکید اصلی این بررسی بر مجموعهای است مشتمل بر جامعه و دولت،سه وجه اصلی را نیز باید در نظر داشت:این موضوع که چگونه عناصری چند که تا پیش از این در فرهنگ عمومی جامعهء عراق وجهی خفته و نهفته داشتند برای آماده ساختن آن برای جنگ با ایران مورد بهرهبرداری قرار گرفتند؛جنگ با ایران جامعهء عراق را چگونه دگرگون ساخت و چگونه این امر به جنگ دوم خلیج [فارس]منجر شد.
و این در حالی است که در ادوار پیش از به قدرت رسیدن حزب بعث و به ویژه در دههء بعد از انقلاب 8591 که به سرنگونی پادشاهی عراق منجر شد،نظامیها در ادارهء کشور-از احراز مقامات بالای کشوری،چون ریاست جمهوری تا رده های پائینتر مدیریت شرکتها و صنایع ملی شده-نقش اساسی و مهمی ایفا کردند.
علاوه بر این،اکثر نهضتهای سیاسی عمدهء کشور نیز با مشکلات و دشواریهایی دست به گریبان بودند: حزب بعث در خلال حکمروایی خونین خود در سال 3691 چنان بیاعتبار شده بود که تعدادی از افسران آن بر ضد حاکمیت حزب خودشان با گروه ناصرگرای عارف همدست شدند.
با خاتمهء جنگ و بازگشت این تودهء انبوه عراقیها به جامعه،و رویارویی آنها با این واقعیت که مواهب جنگ به جیب دیگران،یعنی نوکیسههایی راه یافته بود که از این خصوصیسازیها و کنترات های جنگی بهرهور شده بودند،تمامی آنچه را که جنگ از لحاظ شکل دادن به نوعی احساس وحدت و غرور ملی در میان جوانان عراقی ایجاد کرده بود،میتوانست به یک خشونت غیر قابل پیشبینی تبدیل شود."