خلاصه ماشینی:
"اما اگر ادیان بیانگر آن حقیقت غایی هستند، چگونه میتوان ادعاهای حقانیت متناقض در آنها را فهمید؟اگر هریک از ادیان حقیقت واحدی را بیان میکنند،پس چرا در ظاهر باهم متفاوت، متضاد و بعضا متناقضند؟به بیان دیگر فرضیه کثرتگرایانه جان هیک باید توضیح دهد که چگونه سنتهای دینی گوناگونی میتوانند ادعاهای حقانیت متضادی داشته باشند،اما در همان حال تجلی اصیل آن واقعیت متعالی هم باشند؟این مسئله ما را به نقطه چالشبرانگیز دیدگاههای هیک سوق میدهد.
وی با تمایز گذاشتن میان واقعیت غایی همچون"امری درخود"و واقعیت غایی آنگونه که در فهم ما ظاهر میشود،به این نکته اشاره میکند که همه ادیان فهم خاص خود را متناسب با زمینههای تاریخی و فرهنگیشان از آن"امر واقع در خود"ارائه دادهاند، اما"امر واقع"به دلیل"در خود بودن"حقیقتش را بر هیچ دینی نگشوده است.
هیک میگوید:"منظورم از کثرتگرایی این است که سنتهای دینی بزرگ عالم که از درون شیوههای فرهنگی مختلف سر برآوردهاند، دربردارنده ادراکات ما راجع به حقیقت غایی هستند و در درون هریک از آنها تحول بشر از خودمحوری به سوی حقیقتمحوری صورت میپذیرد.
بنابراین تفاوتها و تعارضهای موجود در ادیان از گونهای نیست که مانع همزیستی و گفتوگوی ادیان شود بلکه اگر بپذیریم که حقیقتغایی یا"امر واقع در خود"فراسوی دسترس سخن و ذهن هریک از ماست،براحتی میتوان به گفتوگویی سازنده و پربار در میان سنتهای دینی مختلف اندیشید.
6. خدا و جهان ادیان،انتشارات وان ورلد،1993 جان هیک در این کتاب علاوه بر اینکه به ارائه راههای متعدد برای فهم واقعیت الهی میپردازد،به مفاهیم اساسی مسیحیت و دیگر تجربههای دینی اشاره میکند."