خلاصه ماشینی:
"10دوم اینکه،در این کتاب،برخلاف اغلب کتابهای پهلوی،در اثبات عقاید زرتشتی و مبارزه با ادیان دیگر از سلاح استدلال منطقی استفاده شده و در آن کمتر به اسطوره و افسانه یا استناد به نص کتاب اوستا و زند،بدون ذکر دلیل منطقی برمیخوریم تفاوت اصلی آن با دینکرد در زبان ساده و روان آن است.
32 اما راجع به دو شخصیتی که رساله گجستکابالیش متضمن شرح مباحثه آنها است باید گفت که در مورد آذرفرنبغ که نخستین گردآورنده دینکرداست،اسناد زیادی در کتابهای پهلوی وجود دارد و چنین به دست میآید که وی در قرن سوم هجری در بغداد میزیسته و در همان شهر به گردآوری دینکرد پرداخته است.
دکتر پرویز خانلری این نام را"عبد الله"خوانده؛به باور داشت"یوستی" JUSTI واژهی"ابالیش"همان نام یونانی "اباریس"است؛ولی این واژه باید از ریشه"ابلیس"عربی گرفته شده باشد،چون زرتشتیان آن زمان ابالیش را جزو خود نمیشمردند،بدین روی به او عنوان گجستک، یعنی ملعون را داده بودند،که در مورد اسکندر و اهریمن به کار میرفته است.
36 درباره علت برگشتن او از دین زرتشتی اطلاع دقیقی در متن داده نشده است و تنها بهانهای بر آن ذکر گردیده است؛"ایدون گویند،که گجستک اباله زندیک از استخر بود،مرد نیک روان دوست بود و روزی گرسنه و تشنه به آتشگاه پشت آمد(رفت)که واج گیرد37آنجا کسی نبود که واج دادی و بیرون بیامد و مردی که خشم به تن مهمان بود،به پذیره(استقبال)(او)آمد:او گفت که چه(را)باید این(گونه)ورزیدن و به آن مردم نیکی کامه بودن که مردی چون تو فرارسد؛او را واجی ندهند و ست و خوار و بیآزرم دارند."