چکیده:
در محافل علمی و سیاسی اروپا،بعد هنجاری بهعنوان مهمترین بعد سیاست خارجی اتحادیه اروپایی قلمداد شده و صاحبنظران اروپایی تلاش کردهاند این اتحادیه را کاملترین مصداق بازیگر هنجاری در روابط بینالملل معرفی نمایند،در حالیکه از طرفی در خصوص مفهوم سیاست خارجی هنجاری،اجماع وجود ندارد و از طرف دیگر نشانههای مختلفی وجود دارد که اتحادیه اروپایی در بسیاری از حوزهها و موضوعات،سیاست خارجی غیرهنجاری را پیگیری کرده است.این نوشتار،برخی تأملات مفهومی را در این خصوص مطرح میکند.
خلاصه ماشینی:
"اتحادیه اروپایی همواره بهعنوان یک بازیگر بینالمللی متفاوت و متمایز قلمداد شده است.
برخی دیگر ادعا کردهاند که سیاست خارجی هنجاری اتحادیه محصول شیوه متفاوتی
این سیاست هنجاری،محصول قدرت اتحادیه اروپایی است.
طریق برخی ابزارها تأمین شود و در این راستا ابزارهای سیاست هنجاری از اهمیت زیادی
تعمیم این ادعا به شرایط فعلی اتحادیه اروپایی،معتقد است که حتی اگر اتحادیه،قابلیت نظامی خود را توسعه دهد،شاخصه مدنی آن در مقابل طبیعت ثانویه ابزارهای نظامی،
متغیر سوم و آخر در سیاست خارجی هنجاری بر نتایج این سیاست معطوف است.
این بازیگر سعی نمیکند تا اهداف هنجاری نظیر توسعه حقوق بینالملل را در سیاست
یک بازیگر بینالمللی برای داشتن سیاست خارجی هنجاری مؤثر،
در شرایطی بازیگر بینالمللی ممکن است اهداف هنجاری را از طریق ابزارهای هنجاری
هنجاری پیگیری کند و ضعف این بازیگر نوعی همپوشی بین اهداف محیطی و اختصاصی آن
حقوق بینالملل جهت پیگیری اهداف اختصاصی خود ممکن است نتیجه ناخواسته توسعه
پیگیری سیاست خارجی هنجاری یا غیرهنجاری توسط یک بازیگر تأثیر میگذارد.
اتحادیه اروپایی بهعنوان یک بازیگر بینالمللی،شیوههای مختلفی را در سیاست خارجی خود به نمایش گذاشته است.
این اتحادیه ضمن پیگیری برخی اهداف هنجاری نظیر راهحل دو کشور در مسأله
پیگیری اهداف هنجاری از سوی اتحادیه اروپایی بیشتر در زمانی محتمل است که
سعی بر آن دارد که بعد هنجاری را بهعنوان مهمترین بعد سیاست خارجی اتحادیه معرفی
مقابل سیاست قدرت بینالمللی آسیبپذیر است،جهانشمولترین و عمومیترین معیار هنجاری را فراهم میکند که در داخل آن سیاست خارجی میتواند ارزیابی گردد.
چرا یک بازیگر بینالمللی ممکن است سیاست خارجی هنجاری را اتخاذ نماید یا از آن"