چکیده:
قطاعی یا کاغذبری هنری است که در آن با بریدن و قطع کردن کاغذ اشکال گوناگون می آفرینند. به علاوه، واژه ی قطعه در معنایی گسترده در حوزه های مختلف با ارزش معنایی متفاوت به کار گرفته شده است. بعضی از صاحب نظران بر این اعتقادند که کاربرد واژه ی قطعه در حوزه ی هنر، حتی هنرهایی که در آن ها عمل قطع انجام نمی شود، از هنر قطاعی به یادگار مانده است. اما سابقه ی کاربرد واژه ی قطعه در حوزه ی ادبیات به مدت ها پیش از رواج هنر قطاعی (قرن نهم هجری) بازمی گردد و از آن حوزه است که به حوزه ی هنر وارد می شود، و ارتباطی تاریخی بین واژه ی مصطلح قطعه و ترکیبات آن از جمله: قطعه ی خط، قطعه ی شعر، قطعه ی جواهر و ... با هنر قطاعی وجود ندارد.
خلاصه ماشینی:
"از قرن پنجم تا قرن نهم هجری شواهد بسیار از کاربرد واژهی قطعه در آثار بزرگان موجود است،هرچند در آثار مهمی مانند شاهنامهی فردوسی،مثنوی مولانا جلال الدین بلخی و دیوان حافظ به این اصطلاح برنمیخوریم: گر قطعه خوش نیامد معذور دار زیرا هم تو عجول مردی هم من ملول مردم (سنایی) نکتهای راندم که تألیفی است#قطعهای گفتهام که دیوانی است آن قصیده به جنب این قطعه#راست گویی که نامهی مانی است (مسعود سعد) -به فضل این قطعه برخوان تا گردد#نهان بنده بر رای تو پیدا -آن ندانم تا تو چون پروردهای آن قطعه را این همیدانم که من زان قطعه جان پرودهام -گفتی که به هر قطعه مرا هر باری#از خواجه به تازگی برآید کاری (انوری) -آن نکته یاد کن که در آن قطعه گفتهای زین بیش آبروی نریزم برای نان -دوش چون من ماه نو دیدم به روی تخت شاه از ریاض خاطرم این قطعه نو برساختند (خاقانی) باید که قطعهای بنویسی و در زمان#از راه تهنیت بفرستی به بزم شاه (خواجو) گر ز من یاد آوری بنویس آنجا قطعهای سعدیا آن گفتههای آبدارت خیر باد (سعدی) بس که گفتند هریک از هوسی#غزل و قطعه و قصیده بسی (عراقی) 2-4-واژه قطعه با ارزش معناییای فراتر از تکهی چیزی یا بریده کاربرد داشته است.
1-2-4-خوشنویسان معمولا بخشی از غزل یا قصیدهای را مینوشتند و یا قطعهای را به معنی قالب کلاسیک شعری-جدای از قالبهای معمول مورد استفاده مانند رباعی یا دو بیتی-و اینکه اطلاق قطعه به شعر خوشنویسیشده به واسطهی ارتباط تنگاتنگ ادبیات و هنر خوشنویسی بوده است و در واقع،به نوعی در تأکید و ارجحیت متن اثر بر صورت اثر و به تبعیت از حوزهی ادبیات است."