چکیده:
با استفاده از گزارشهای نمایندگیهای وزارت امور خارجه ایران در ترکیه که بیشتر مبتنی بر واکنش مطبوعات ترکیه بود می توان از رویه اتخاذ شده توسط ترکیه در مورد خودمختاری آذربایجان که از جهات گوناگون اهمیت دارد، آگاه شد.
خلاصه ماشینی:
"یعنی هر آنچه را که آذربایجانیها شاکیاند بقیهء نقاط ایران نیز شکایت دارند و میخواغهند اسبابی فراهم شود تا گرفتاریها حل شده و شکایت در بین نباشد به همین مناسبت تمام افراد و عناصر ملت باید یگانگی به خرج داده و با نهایت مساوات باید کشور خود را آزاد سازند و آن را قویتر کنند وگرنه تجزیه همه را ضعیف کرده،منتهی به این میشود که یگانیگان طعمهء طمع دیگران شوند ما از رجال ایران و آذربایجان انتظار داریم که اختلافات را حلوفصل نموده و از وحدت ایران حفاظت نمایند زیرا یگانه راه نجات این است.
12 نظام الدین نظیف،روزنامهنگاری که مسائل ایران را به طور جدی پیگیری میکرد،نیز در مقالهای-که در روزنامهء گیجه سپتاس شماری 9472،مورخ 6491/21/31 انتشار یافت-در مورد آزادی آذربایجان مینویسد:«موضوع عمدهء روز که توجه عموم را جلب نموده و اهمیت شایانی دارد باز هم قضیهء ایران است و از قرار معلوم موضوع با ورود ارتش دولتی به تبریز و پایان دادن به ماجرای دستهء چپ آذربایجان تمام نشده،بلکه برعکس چنین به نظر میرسد که رویدادها مراحلی را طی نماید که منظور عمده از آن تصفیهء اساسی حزب توده در سراسر ایران است.
از روی این اصل است که با وجود رسیدن پول،اسلحه و مهمات از کشور شوروی و وارد شدن آذربایجانیهای شوروی دارودستهء پیشهوری تنها توانستند یک ارتش مرکب از هفت هزار نفر تشکیل دهند و چون آن هم به زور بوده است،لذا پس از مختصر زدوخورد متفرق گشتند به این ترتیب سرکردههای هوچی و سرخ آذربایجان که چند روز پیش مدعی بودند به سوی تهران پیش میروند در اسرع وقت ممکن به طرف شمال فرار کردند از قرار معلوم پس از اینکه روسها سربازان خود را عقب کشیدند پیشهوری در آذربایجان به بلوف فرمانروایی میکرده است."