چکیده:
توسعه اقتصادی از عوامل مؤثر در سنجش توسعه یافتگی جوامع مختلف میباشد. توسعه اقتصادی مانند بسیاری از مفاهیم دیگر که درخصوص جامعه انسانی طرح میشوند،مبتنی بر آموزههای فرهنگی خاص است.اگر این امر در جامعهای که دارای فرهنگ دینی باشد،مطرح شود خودبخود این موضوع طلب میکند بسترهای فرهنگی آن دو باهم مقایسه شوند. در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی بعد از بیان مقدمهای در ضرورت بررسی این موضوع،ابتدا توسعه اقتصادی و عوامل مؤثر در آن بخصوص بستر فرهنگی لازم طرح شده است. سپس به بررسی مفاهیم دینی ناسازگارنما با توسعه اقتصادی پرداخته شده و با بررسی دقیق سوء برداشت از آن مفاهیم علت تصور ناسازگاری معرفی شده است.آنگاه به بررسی مؤلفههایی در فرهنگ دینی پرداخته شده که مبتوانند به عنوان عاملی توانمند در فرهنگسازی برای توسعه اقتصادی عمل نمایند.با نتیجهگیری و ارایه راه کار مقاله به بار مینشیند.
خلاصه ماشینی:
"این عناصر عبارتند از: 1-نگرش مطلوب و معقول نسبت به دنیا و مظاهر آن 2-روش علمی برخورد با مسایل و آزمونطلبی 3-آزادی خواهی 4-اعتقاد به برابری انسانها و احترام به قانون و حقوق دیگران 5-نظمپذیری 6-عدم تخاصم فرهنگی 7-اعتقاد به توسعه و باور به پویایی اجتماع 8-گسترش فرهنگ کار و توسعه ج-توسعه در قرآن و حدیث مفهوم توسعه به معنای مصطلح امروزین مفهومی جدید و با سابقهای در حدود نیم قرن است،ولی در منابع دینی مفاهیم فراوانی درخصوص عوامل لازم جهت نیل به توسعه اقتصادی به توسعه اقتصادی یا آثار آن ذکر شده است.
در ذیل به هر دو دسته اشارهای میشود: نمونههایی از دسته اول:برخی آیات قرآن بیانگر حکومت سرنوشت و مشیت الهی در همه حوادث است، «ما اصاب من مصیبه فی الارض و لا فی انفسکم الا فی کتاب من قبل ان نبرأها ان ذلک علی الله یسیر» (حدید آیه 22)هیچ مصیبتی در زمین و نه در وجود شما روی نمیدهد مگر اینکه همه اینها قبل از آنکه زمین را بیافرینیم در لوح محفوظ ثبت است،و این امر برای خدا آسان است.
نکته قابل توجه در مسأله این است که در دین اسلام نه تنها به کار به عنوان وظیفهای اجتماعی توجه شده است بلکه به آثار تربیتی آن نیز عنایت میباشد،لذا اگر کسی بخواهد به مبارزه با نفس و سلوک الی الله اقدام کند به عنوان یکی از راهکارهای مؤثر تلاش و کوشش پیشنهاد میشود."