چکیده:
یکی از بازتابهای نظامهای مبادلاتی کهنه مبتنی بر تبادل مواد خام با کالای ساخته شده،فقدان توجه به مفهوم جذب در روندهایی بود که نامش را انتقال تکنولوژی گذاشتند.بال این حال،از دهه هفتاد قرن حاضر میلادی،در اقتصاد سیاسی جهان رویدادهایی پدیدار شدند که نگاه مجدد به مفهوم انتقال تکنولوژی و درج اصطلاح جذب در این مفهوم ضروری شد، مهمترین آنها تبدیل نظام کهنه مبادلاتی فوقالذکر به نظام مبادلاتی کالایی-تکنولوژیک بود. یکی از آثار مهم دیگر تبدیل نظامهای مبادلاتی در جهان معاصر توجه به مفهوم جدیدی به نام توسعه پایدار است که میتواند تمامی میدانهای یکسویه و تحمیلکننده رابطه با جهان سوم را به روابطی دوسویه و مستقلانه تبدیل کند.بنابراین،انتقال و به خصوص جذب تکنولوژی بر اساس میدانهای توسعه مشترک میان جهان با توسعه شتابان و جهان با توسعه کند امکانپذیر میشود.برای تبیین این میدانهای جدید، ناچاریم موضوع را از سه زاویه سیاسی،اقتصادی و فرهنگی مورد بازبینی قرار دهیم تا روشهای جدید انتقال و جذب تکنولوژی پدیدار شوند.عصر مبادلات یکسویه و تحمیلکننده میرود تا به پایان خود نزدیک شود،چرا که ضرورت توسعه در جهان با روند توسعه شتابان ایجاب میکند که به هر شکل ممکن میدانهای ارتباطی بر اساس دو سوی مستقل آمادهسازی شوند.
خلاصه ماشینی:
"نگاه به چند اصل مهم در تئوری ارتباط و مبادله کا پایه اصلی و کلی بحث ما درباره انتقال تکنولوژی و سرمایه است،باید به چند اصل زیر توجه شود: 1-از نقطه نظر فرهنگی،در سیستمهایی که نیرویکار در آنها اختلاف آگاهی زیادی با یکدیگر *اگر کشورهای به ظاهر قدرتمند فعلی تنها دارای جاذبههای حاصل از رشد کمی اقتصادی-سیاسی هستند،ما نیز دارای ظرفیت زیادی از آثار فرهنگی هستیم که میتواند در توسعه پایدار نقشی اساسی داشته باشد.
شکل شماره یک-نمایی از تأثیرات متقابل سیاست،اقتصاد و فرهنگ (به تصویر صفحه مراجعه شود) تئوری توسعه مشترک(مفهوم انتقال تکنولوژی و سرمایه) آنچه میتوانیم به عنوان اصل مهم"توسعه مشترک"عنوان کنیم،آنست که همواره در جریان این توسعه باید دو یا چند نیروی مستقل وارد میدان شوند، به طوری که این جریان بتواند بخشی از روابط سیاسی و مبتنی بر ضرورتهای متقابل را به روابط فرهنگی و بالنده تبدیل کند،ضمن آنکه اصول گفته شده باید در مورد همه نیروهای شرکتکننده در جریان"توسعه مشترک"صدق کند.
مشکل بزرگ فراراه ایجاد ارتباطات سینرژیک فرهنگی با حوزههای زاینده جهان در کشور ما آنست که نیروهای پژوهشی داخلی نقش بسیار اندکی در راه این نوع از ارتباطات و مبادلات بازی میکنند به همین دلیل نیز ما نتوانستیم به مفهوم"جذب تکنولوژی"توجه کنیم و همان اصطلاح انتقال تکنولوژی را که موضوع کشور انتقالدهنده است،بکار بردیم.
آنها گاه برای گریز از این اشتباه اینطور عنوان میکنند که به دلیل وجود ضرورتهای فرهنگی و اقتصادی و سیاسی فعلی بهتر است جریان انتقال تکنولوژی و سرمایه به صورت بسته به مناطق آزاد صورت گیرد،اما باید توجه داشت که از طریق ادامه همین برنامهها به ناچار باید بخشی از ضرورتهای اجتماعی برطرف شوند و زمینه برای مبادلات فرهنگی بیشتر مهیا شود."