چکیده:
دین از دیر باز به عنوان مهمترین عامل همبستگی و انسجام اجتماعی عمل کرده است. تا پیش از دورانمدرن چنین کارکردی برای دین همواره امری آشکار بوده است. در جوامع شرقی این امر کامل برجسته وبارز بوده و چنین کارکردی تاکنون نیز تداوم یافته است. اما در اندیشه و عمل غرب مدرن، دین دچار تحولگشته و با به حاشیه رفتن آن، امور انسانی جایگزین نقش آفرینی کارکردی دین در حفظ همبستگی وانسجام اجتماعی گردید. اما با این حال، دین به صورت غیرمستقیم در غرب مدرن نیز تداوم یافته است.در جهان اسلام، دین و نمادها و شخصیتهای دینی کانون هویت بخش بوده و در نتیجه، هویتاجتماعی انسان ها را تعیین میکرده است. قرآن کریم به عنوان پیام الهی و شخص پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله کانونهویت بخش و انسجام بخش بودهاند. در تفکر شیعی، امام نیز نقش کلیدی در این مورد دارد و معیاردینداری با معرفت امام تعریف شده و در نتیجه، امام به کانون هویت و انسجام تبدیل می گردد.
خلاصه ماشینی:
به رغم به حاشیه رانده شدن دین در فرایند غلبه آموزههای سکولاریسم در دو سده گذشته،حرکت احیای اسلامی تلاش نموده است با نفی آموزههای سکولاریستی غربی و احیای نقش دیندر عرصه سیاسی ـ اجتماعی، بار دیگر اسلام را به عرصه سیاسی اجتماعی بازگرداند.
هر چندگذار از عصر سنتی به دنیای مدرن با حاشیهای شدن دین همراه بوده است، اما در عمل، دین بهشیوههای مختلفی در عرصه سیاسی و اجتماعی خود را حفظ نموده است.
اگر خصلتهای بارز دنیایمدرن را انسان محوری، سکولاریسم، عقلانیت خود بنیاد و قرائت کلان پیشرفت بدانیم، این اصولمقتضی حاشیهای شدن دین در عرصه اجتماعی است، به ویژه اصل سکولاریسم، بر غلبه و تفوقکامل امر عرفی ـ بشری بر امر دینی حکم نموده است.
قبل از دوران مسیحیت و به ویژه در عصر یونان و روم، دین بخشی از ساختار سیاسیرسمی جامعه بوده و از این جهت در عرصه سیاسی نیز حضور داشته است.
اما برخلاف غربگرایان، احیاگراناسلامی که امام خمینی را میتوان شخصیت بارز این جریان فکری ـ فرهنگی در تاریخمعاصر دانست، با چنین نگرشی مخالفت نموده و در نهایت بر بازگشت به پیام آسمانی اسلام وفعالسازی دین در عرصه عمومی تأکید نمودند.
تفرقه و عمل نکردن به اصول اسلامی در جهان اسلام سبب شده است که اجانب بر مسلمانانتسلط پیدا کنند و تا زمانی که این تفرقه و بیگانگی بین مسلمانان حاکم باشد سیطره غرب نیز تداومخواهد یافت: «اگر مسلمین وحدت کلمه داشتند، امکان نداشت اجانب بر آنها تسلط پیدا بکنند.