چکیده:
به دنبال تحولات وسیع اقتصادی،اجتماعی،سیاسی و فرهنگی در دوران معاصر،ساختار رابطهء حکومت و جامعه با تغییرات بنیادی روبهرو شده و نوعی بحران در ماهیت و کارکرد دولتها،در سطح ملی و فراملی، پدید آورده است.مهمترین چالشهای تحولآفرین عبارت است از:چالشهای اقتصادی،چالشهای زیستمحیطی،چالشهای فرهنگی،چالشهای دموکراسی و چالشهای امنیت و مخاطره.در پاسخگویی به این چالشها،در جامعهشناسی سیاسی معاصر جهان،انگارههای جدیدی در عرصهء نظریههای حکومت و دولت مطرح شده که مهمترین آنها عبارت است از:کثرتگرایی سیاسی،احیای جامعهء مدنی، هویت جدید شهروندی،نظریهء دولت کارآمد،دولت دموکراتیک نوین و جامعهء مدنی جهانی.مجموعهء این تحولات و نظریهها نوعی چرخش از دولتسالاری و اقتدار انحصاری اولت-ملت،به سمت جامعه و دولت مدنی در سطح ملی و جهانی را نشان میدهد که با انبوهی را کشاکشهای فکری،سیاسی و اجتماعی جدید روبهرو است و رویارویی با آنها به دیدگاهها و رویکردهای نوین نیاز دارد.
خلاصه ماشینی:
"عوامل دگرگونی در ساختار دولت-ملت الف-تغییرات بیرونی 1-ساختار نظامی:نیاز به همکاری خارجی در دفاع و امنیت 2-حاکمیت اقتصادی:همپیوندی اقتصاد ملی با اقتصاد جهانی 3-سازمانهای بین المللی و فراملی:لزوم همکاری دولتها با آنها 4-تصمیمگیری:ضرورت تصمیمگیری منطقهای و بین المللی در بحرانها 5-فرهنگهای فراملی و جهانی:تأثیرپذیری شهروندان از فرهنگ جهانی ب-تغییرات درونی 1-بار اضافی:ضرورت کاهش کارکردها و مسؤولیتهای دولت 2-تداخل:افزایش دخالت بخشهای عمومی و خصوصی 3-میانجیگری منافع:نقش دولت در آشتی منافع طبقات و گروهها 4-تغییرات ساختاری:رشد تمرکززدایی،خصوصیسازی و خودمدیریتی 5-خرده-ناسیونالیسمها:تکثر فرهنگی و چندصدایی 6-انگیزههای روانی:تنوع و آزادی در سبکهای زندگی منبع 21:استخراج و تلخیص *بحران دولت در جوامع سرمایهداری مانوئل کاستلز نظریهپرداز برجستهء«عصر اطلاعات»و «جامعهء شبکهای»معتقد است که در آستانهء هزارهء سوم،جهانی نو در حال شکلگیری است که از تقارن سه فرایند مستقل پدیدار شده است:انقلاب فناوری اطلاعات،بحرانهای اقتصادی سرمایهداری و دولتسالاری و شکوفایی جنبشهای جدید اجتماعی و فرهنگی.
به طور کلی،به موجب الگوی پلورالیسم در جامعهشناسی، قدرت اجتماعی در جامعهء مدرن تمایل به تفرق دارد و منابع آن متعدد و متکثر است و مقولاتی چون ثروت،حیثیت اجتماعی، نفوذ مذهبی،تحصیلات،اطلاعات،تسلط بر وسایل ارتباطی دولت جدید،اگرچه ساختار سرمایهداری دارد، ولی دیگر تابع محض بازار نیست بلکه به عنوان یک متغیر در رویارویی با بازار و اقتصاد خارجی و داخلی در همهء سطوح و بین حوزههای منطقهای،ملی و فراملی میانجیگری میکند و نقش رقابتی به عهده میگیرد.
مشکلات بنیادی جوامع معاصر *جهانی شدن شیوهء زندگی *فردگرایی و رابطهء آن با زندگی جمعی *مفهوم جدید چپ و راست *سازمان سیاسی و نقش دولت *مسائل زیستبومی منبع:(51:ص 33) گیدنز با توجه به مجموعهء تحولات چند دههء اخیر بر این باور است که ساختار حاکمیت و دولت در راستای ایفای نقش میانجیگری میان نیروهای بازار،جنبشهای اجتماعی،طبقات مختلف،گرایشهای فرهنگی،مناسبات بین المللی و مانند اینها تحول پیدا کرده است."