خلاصه ماشینی:
"به همین سبب این کشیش با کلیسای ملی National Church که پادشاه ریاست دنیوی و این جهانی آن را بر عهده داشت،مخالف بود و میگفت که قدرت روحانی(مذهب -کلیسا-مسیحیت)بر قدرت جسمانی(افراد-جامعه-پادشاه)برتری دارد و به همین سبب این رفورمیست اعتقاد داشت که کشیشها قدرتی مافوق قدرت دنیوی دارند و بر دیگران برتری دارند.
از سوی دیگر،این کشیش نوگرا کلیسا را از انزوا درآورد و این باور که کلیسا جایگاه افراد ویژهای است که به علت تقدس به خدا نزدیکتر هستند را مردود اعلام کرد و در یک فراخوانی عام مردم عادی را به انجمنهای محرمانه و درونی کلیسا کشاند و برای کلیسا نوعی حکومت خودمختار و مستقل به وجود آورد و بر تعداد اعضای کلیساها و بر تعداد متعصبین مذهبی افزود.
مکتبی را که جان-کالوین پایهگزار آن بود«اپیس کوپالیسم (E-pis-co-pal-ism)ẓEpiscopalism نام گرفت و دکترین آن،جانبداری از حکومت مذهبی کشیشان و اسقفان بود و شکل حکومتی را تبلیغ میکرد که از سوی مجموعهی کلیساهای ملی به وجود آمده باشد و نه از جانب تمامی مردم."