چکیده:
در این مقاله فرض میشود که تنها دو کشور در جهان وجود داشته و هر کدام از این کشورها دارای دو نرخ رشد جمعیتی متفاوت،دو بخش تولیدی و دو عامل تولیدی باشند.بنابراین از یک مدل تحلیلی تعادل عمومی(در دو نسل جوان و سالخورده)برای نشان دادن پیامدهای احتمالی تفاوتهای رشد جمعیتی در جریان تجارت بین الملل استفاده شده است.کشورهای فرضی داراری ترجیحات مصرفی و تکنولوژیهای تولیدی یکسانی طبق مدل هکشر-اوهلین توصیف شدهاند. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان میدهد که تفاوت رشد جمعیتی در دو کشور باعث به وجود آمدن مزیتهای نسبی به همان صورت مطرحشده در مدل هکشر-اوهلین میشود؛ولی برخلاف پیشبینیهای انجامشده،در آن مدل،تجارت آزاد الزاما منجر به افزایش رفاه دو کشور طرف تجاری نمیشود.بنابراین هدف اصلی این تحقیق نشان دادن نقش،اهمیت و مزیت نیروی کار در فرآیند تولید و تجارت است.
خلاصه ماشینی:
"حالا میتوان از معادلات 52 تا 13 برای ارزیابی آثار اختلاف نرخهای رشد جمعیتی بر روی ارزشهای نسبی متعادل در مناطق N و S استفاده نمود و به این نتیجه رسید که اگر قیمت نسبی یکی از عوامل تولید(نیروی کار-سرمایه)به دلیل فراوانی نسبی آن عامل در یک کشور کمتر از قیمت آن عامل در کشور دیگر باشد در آن صورت قیمت تمامشده کالای مربوط به آن عامل در آن کشور نسبت به کشور دیگر ارزانتر خواهد شد و همین امر نیز کشور را در برقراری روابط تجاری تشویق مینماید و در نتیجه کشور میتواند آن کالا را با توجه به مزیت نسبی که دارد به خارج صادر نماید و تمام این مطالب،ما را در جهت رسیدن به نتایج تجاری حاصل از اختلاف نرخ رشد جمعیتی و اثر آن بر روی متغیرهای دیگر توانا خواهد نمود.
نقش نرخ رشد جمعیت (n) در نسبت قیمت متعادل به وسیله رابطههای زیر مشخص میشود: (33)(به تصویر صفحه مراجعه شود) در صورتی که: (43)(به تصویر صفحه مراجعه شود) بنابراین با توجه به منفیبودن نسبت(به تصویر صفحه مراجعه شود)که نشاندهنده رابطه عکس بین نرخ رشد جمعیتی و قیمت کالا میباشد،این نتیجه حاصل میشود که اگر در تولید کالا بیشتر از نیروی کار استفاده شده باشد(یعنی تکنولوژی کاربر باشد)،در آن صورت قیمت نسبی متعادل کالا با توجه به افزایش جمعیت (n) کاهش مییابد.
چرا که جهت تغییر مطلوبیت ناشی از برقراری تجارت به کشش رابطه زیر بستگی دارد: (به تصویر صفحه مراجعه شود) با توجه به نقش تجارت در تغییر تولیدات و یا قیمتهای نسبی عوامل تولید،فرض میکنیم که در نتیجه برقراری تجارت،تغییری در نرخ بهره سرمایه ایجاد شود،در این صورت واکنش فرد در کشور i نسبت به اثر این تغییر در وضعیت مطلوبیتی او چگونه خواهد بود."