خلاصه ماشینی:
"دادگاه برای 1053 مورد آن حکم به نگهداری کودک صادر کرده که متوسط این ایام نگهداری 75 روزه بوده است و در مورد 224 طفل که دارای اختلال روانی بوده اند حکم به نگهداری آنان در مراکز درمان روانی داده شده که به طور متوسط یک سال نگهداری شده اند و در واقع تعداد پرونده هایی که به دادگاه ارجاع می شود خیلی کم است و اکثر کودکان بزهکار به مجازاتهای جایگزین محکوم می شوند مثلا کار کردن در آشپزخانه آسایشگاه سالمندان و یا کار کردن در پارکها و اداره فضای سبز شهرداری البته این کارها را کودکان در زمان فراغت خود انجام می دهند و در وقت عادی به کارهای روزانه خود می پردازند، کارهایی که به عنوان مجازات انجام می دهند مجانی است و برای آن وجهی دریافت نمی کنند و صرفا برای منافع عمومی می باشد و سعی بر این است که به نوعی به عمل و جرم ارتکابی مربوط شود مثلا اگر کسی دیوار عمومی را تخریب و یا رنگ پاشی و نقاشی کرد به او تکلیف می شود که دیواری را تمیز کند و چنانچه به مغازه ای دستبرد زد سعی می شود که او را وادار به کار کردن در مغازه نمایند و یا چنانچه از پیرمرد و یا پیرزنی چیزی سرقت کرد او را ملکف می کنند تا در خانه سالمندان حاضر شود و آنجا را نظافت کند ممکن است تصور شود که کودک در چنین مواردی تحقیر می شود ولی چنین نیست و مقصود این است که آن کودک مسؤولیت اعمال خود را دریابد و مسؤولیت پذیر باشد و چنانچه بابت بزه ارتکابی به زندان برود هیچ گونه مسؤولیتی بر وی بار نمی شود و واقعیت آن مجازات را درک نمی کند، چنانچه کودک حاضر به انجام این کارها و پذیرش مجازات تعیین شده نشود برای او مجازات دیگری در نظر گرفته خواهد شد و یا اینکه موضوع به دادگاه گزارش می شود که تصمیم لازم را بگیرد."