چکیده:
بهرهوری نقش مهم و مؤثری در رشد تولید و افزایش رقابتپذیری دارد. در این مطالعه شاخصهای بهرهوری نیروی کار، سرمایه، انرژی و کل عـوامـل (TFP) بخش صنعت و معـدن، بـرای دورة 81 ـ 1346 اندازهگیری و روند آن تحلیل شده است. متوسط میزان رشد سالانة شاخصهای مذکور در این دوره، به ترتیب، 2/5% ،1% ، 3/0% و 5/2% و سهم رشد بهرهوری کل عوامل در تأمین رشد تولید حدود 4/32% بوده است. براساس نتایج به دست آمده، دستمزدهای واقعی، هزینههای واقعی استفاده از سرمایه، نسبت کارکنان علمی، فنی و تخصصی به کل اشتغال و نسبت تولید بالفعل به تولید بالقوه در بهرهوری کل عوامل اثر مثبت و سرمایة سرانه اثر منفی دارد. سرعت تعدیل در این بخش نسبتا کند است و حدود 3 سال طول میکشد تا کارفرمایان شکاف بین سطح مطلوب و واقعی بهرهوری کل عوامل را پر کنند. این کندی بیشتر ناشی از انعطاف ناپذیری بازار کار است.
خلاصه ماشینی:
دوم: جانشینی کالای سرمایهای (ماشین آلات) به جای کار کارگران که این جانشینی ممکن است معلول سه عامل باشد: الف) تغییر در قیمتهای نسبی عوامل تولید ب) تغییر در ترکیب تولید کالاها و افزایش سهم تولید کالاهای سرمایهبر ج) تغییر در فناوری موجود در جهت استفاده از فناوری سرمایهبر بنابراین، میشود نتیجه گرفت که تغییرات در شاخص بهرهوری جزئی عوامل تولید را نمیتوان تغییر کامل در کارایی آن عامل به شمار آورد.
گفتنی است که اگر اطلاعات مربوط به سهمهای عوامل از تولید در دسترس باشد، میتوان با استفاده از فرض رقابت کامل، نسبت به برآورد میزان رشد TFP اقدام کرد و در این حالت نیازی به برآورد تابع تولید نیست، زیرا، همانطوری که پیشتر توضیح داده شد، در رقابت کامل کششهای تولیدی کار و سرمایه با سهمهای کار و سرمایه از تولید برابر است.
اگر بهرهوری انرژی ارتقا یابد، برای تولید محصول معین و به ازای مقادیر مفروض نیروی کار و سرمایه میتوان از انرژی کمتری استفاده کرد که نتیجة آن افزایش ارزش افزوده است که این به افزایش بهرهوری نیروی کار منتهی خواهد شد.
بهرهوری سرمایه در این دوره، به طور متوسط، سالانه 6/1% افزایش یافته است که یکی از دلایل آن استفادة بیشتر از ظرفیتهای بیکار ماشینآلات و تجهیزات و ارتقای سطح سرمایة انسانی کارکنان بخش صنعت و معدن است که هم باعث استفاده بهتر از امکانات سرمایهای موجود شده و هم امکان استفاده از فناوریهای جدید را فراهم کرد.