خلاصه ماشینی:
"گرفتاران مظالم عدلیه بخوانند) البته آنانکه دستی از دور بر آتش داشتهاند کمتر بکنه مظالم عدلیه ایران پی میتوانند برد.
در طی دوره هرج و مرج؟؟؟آشوبی که عصر مشروطیت و قانون و عدالت نام داشت شیادان و کیسه بران زبردست کریوهء برای دیوان و پیرامنش درههائی برای غولان تهیه نموده.
بهزار حیله و دسیسه بنام عدلیه و قانون دست تعدی بجان و مال و ناموس و عرض ایرانیان دراز ساخته از هیچ ظلم و خیانت و جنایت فرو گذار نکردند!!!
بسا پرده ناموس که بدست این بیناموسترین فرزندان بشر دریده شد!
هرچند از شرح مظالم عدلیه بیان کوتاه و زبان و قلم عاجز است ولی برای اینکه این دیوانخانه مظلمه و گریوه دیوان آدمیخوار از خاطرها فراموش نشود و بار دیگر خاتم سلیمان بدست اهرمنان نیفتد قصاید و قطعاتی چند که یگانه شاعر نیرومند قرن اخیر ایران و نابغه دوران میرزا صادقخان(ادیب الملک)قائم مقامی طابثراه در باب مظالم چنین دیوانخانه سروده است ما بتدریج از لحاظ قارئین دانشمند میگذرانیم."