خلاصه ماشینی:
"در جایی که خطوط حایل وجود نداشته باشد حتی سازمان ملل متحد نیز در ایجاد و حفظ تصور بیطرفانه در ذهن نیروهای درگیر دارای مشکلات بسیاری است.
مداخله نیروهای سازمان ملل در تنازعات نهتنها قابلیت آنها را بهعنوان پاسداران صلح محدود کرد،بلکه تشدیدکنندهء یک سری از منازعات دیپلماتیک بر سر این موضوع بود که چگونه باید به جنگ بوسنی واکنش نشان داد.
نکته دیگر این است که اکثریت قریب به اتفاق پرسنل پاسداری از صلح از بین نظامیان انتخاب میشوند سپس از آنها خواسته میشود ترکیبی از فعالیتهای پلیسی و دیپلماتیک را انجام دهند که غالبا فاقد آموزشهای لازم برای شرایط روانی و فیزیکی این شغل هستند.
61اما بهطورکلی میتوان عمومیترین و مهمترین موانع موجود بر سر راه عملیات پاسداری از صلح در تنازعات قومی-اجتماعی را در موارد زیر خلاصه نمود: 1)جایی که گروههای قومی و اجتماعی شدیدا درهم آمیخته باشند فقدان راهحلهای قانونی روند صلحسازی را پیچیدهتر میکند،از طرف دیگر،2)ممکن است ارتباط معکوسی مابین (1).
توانایی بازیگر سوم برای اخذ امتیازات دیپلماتیک از طرفهای خصم در یک تنازع قبل از اعزام نیروهای پاسدار صلح بیشتر است تا پس از اعزام آنها،انجام مذاکرات حتی الامکان باید به زمان اعزام نیروها نزدیکتر باشد،زمانیکه نیاز به حضور چنین نیروهایی به وسیله دولت میزبان یا طرفهای درگیر هویداتر است و احساس مثبتی نسبت به گروه مداخلهگر با احتمال بیشتری در میان گروههای گوناگون به وجود میآید.
Michael Lind"In Defence of Liberal Nationalism"foreign Affairs,(May/June 1994),pp .
5-20 ) همچنین مراجعه شود به: Ruperet Emerson,From Empire to Nation,(Cambrie,Mass:Harvard University Press,1960), ."