چکیده:
بررسی تاریخ پرتحرک سیاسی-اجتماعی ایران همچون چراغ فروزانی است برای نسل امروز و فردا تا با عبرت گرفتن از سرنوشت گذشتگان،شرایط زمان را بهتر بشناسند و درباره آنها به درستی قضاوت کنند. تاریخ ایران نیز علیرغم قدمت،مدنیت،نقاط ضعف و قوت فراوانی مقابل دیدگان نقاد و منصف قرار میدهد.در این مقاله سعی شده است که با توجه به اینکه سالهای پس از اشغال ایران در شهریور 1320 تا مرداد 1332 از جایگاه ویژهای در تاریخ معاصر برخوردار میباشد به بررسی گوشهای از تحولات این مقطع پرداخته شود. در این مقاله تحقیقی به این سئوال که چرا دولتهای بین سالهای 1320 تا 1332 در ایران از کارآمدی و ثبات لازم برخوردار نبودهاند پاسخ داده خواهد شد. برای پاسخ به سئوال به نقش دربار و شاه به عنوان یکی از عوامل اصلی بیثباتی و ناکارآمدی دولتها پرداخته شده است و با بیان نمونههایی از دخالتهای دربار و شاه در تضعیف کبینهها و سقوط نخستوزیرانی که شاه به آنان تمایل نداشته به اثبات فرضیه تحقیق مبنی بر اینکه: «دولتهای سالهای 1332-1320 به علت دخالتهای مکرر دربار و شاه نتوانستند از ثبات و کارآیی لازم برخوردار باشند.»میپردازیم.
خلاصه ماشینی:
"نیکپی،لوروژتل سفیر انگلیس را آگاه ساخت که طرفدار شاه با این شرط به حکیمی رأی دادند که وی هژیر را به عضویت کابینه درآورد (لوروژتل،42 دسامبر 7491)وی نخست از این اقدام سرباز زد ولی به هرحال کابینهاش تعدادی کافی از عناصر هوخواه دربار از جمله دو امیر ارتش را در بر میگرفت یکی از آن دو سپهبد مرتضی یزدان پناه آجودان شاه از سال 3231 بود که دوست نزدیک رضا شاه بود، حضور یزدان در کابینه در مقام وزیر جنگ،موجب افزایش کنترل دربار بر دولت میگردید و در اس فند 6231 هژیر نیز به عنوان وزیر مشاور به دولت پیوست.
در نهایت علیرغم تلاش گستردهای که وی برای کسب حمایت دربار و نمایندگان هوادار آن در مجلس بکار برد،به موقعیت چندانی دست نیافت شاه به سختی سرگرم تدارک دیدن زمینه نخستوزیری هژیر و مهمتر از آن،ترمیم قانون اساسی بود(عظیمی،4731،ص 541) نخستوزیری عبد الحسین هژیر از(خرداد تا آبان 7231) کابینه هژیر همچنانکه انتظار آن از مدتها قبل میرفت تشکیل گردید.
واقع امر این است که بخش عمدهای از مشکلاتی که اگر گریبانگیر کابینهها و نخست وزیران بود در حقیقت از دربار و عملکرد دربار و شخص شاه نشأت میگرفت و دولتها که طبق قانون اساسی مسئولیت امر حکومت را بر عهده داشتند از قدرت لازم و کافی ب رای انجام اقدامات مؤثر محروم بودند و تغییر نخستوزیران و ترمیم کابینهها به نحو چشمگیری کارآیی دولتها را کاهش داده بود."