چکیده:
اثر تفسیری ملاصدرا در میان دیگر آثارش مزیت ویژهای در رهیافت قرآنی او داشته و چگونگی راهیابی حکمت صدرایی به پیشگاه تفسیر قرآن را بهتر نشان میدهد. دقت در مواضع تلاقی تفسیر و فلسفه، تأثیر فلسفه در تفسیر را پیش چشم ما قرار میدهد. این نوشتار، گوشههایی از فهم و تفسیر ملاصدرا از آیات الهی را، که مبتنی بر بحث علم در فلسفه و حکمت متعالیه بوده است، ارائه میکند. مسائلی نظیر عدم اکراه در دین، عدم امکان تسمیه ذات احدی، لهو و لعب بودن دنیا، راز سهگانه بودن اصناف مردم (اصحاب مشئمت، میمنت و سابقون)، چگونگی فریب خویشتن، مراد از نور مؤمن، فرق قرآن و فرقان و تمایز امت خاتم از سایر امتها، همگی بر پایه بحث علم در حکمت متعالیه، پاسخی خاص دارد. در این بحث، «وما رمیت اذ رمیت» معنا میشود و وجوب رزق مقدر برای مخلوقات اثبات میگردد.
خلاصه ماشینی:
"1 صدرالمتألهین در تفسیر آیهالکرسی درباره لفظ جلاله «الله» بر مبنای علم حضوری و حصولی میگوید: برای ذات احدی و هویت غیبی، وضع اسم، قابل تصور نیست؛ زیرا غرض از الفاظ، دلالت بر معانی ذهنیه است.
هنگامی که نفس علاوه بر درک اولیات ـ همچون بزرگتر بودن کل از جزء ـ به درک نظریات راه یافت، اگر به گونهای بود که علوم نظری بالفعل حاضر و مشاهد برای او نبود، بلکه استحضار آنها نیاز به توجه و التفات داشت، این مرتبه از عقل را «عقل بالفعل» مینامند.
علم (یکی از صفات الهی) نیز واحد است و با وجود وحدتی که دارد علم به همه اشیا است؛ زیرا اگر چیزی خارج از علم واحد الهی قرار گیرد، آن علم واحد، دیگر علم به او نخواهد بود و این با وحدت علم ناسازگار است.
عبارت ملاصدرا این است: واجب الوجود لما کان مجرد الوجود القائم بذاته من غیر شائبة کثرة اصلا فلایسلب عنه شیء من الاشیاء فهو تمام کل شیء و کماله فالمسلوب عنه لیس الا قصورات الاشیاء لانه تمامها و تمام الشیء احق به و اوکد من نفسه و الیه الاشاره فی قوله «و ما رمیت إذ رمیت ولـکن الله رمی» و قوله «ما یکون من نجوی ثلاثة إلا هو رابعهم ولا خمسة إلا هو سادسهم» فهو رابع الثلاثة و خامس الاربعة و سادس الخمسة لانه بوحدانیته کل الاشیاء و لیس هو شیئا من الاشیاء لان وحدته لیست عددیة من جنس وحدات الموجودات حتی یحصل من تکررها الاعداد بل وحدته حقیقیة لامکافیء لها فی الوجود و لهذا «کفر الذین قالوا ان الله ثالث ثلاثة» ولو قالوا ثالث اثنین لم یکونوا کفارا.
تعجب خداوند از حال انسان با وجود علم به همه حالات او چگونه توجیه میشود؟ صدرالمتألهین با رد نظر کسانی که اینگونه موارد را حمل بر مجاز و معنایی غیر معنای حقیقی و اصلی میکنند میگوید: با درک مراتب علم الهی نیازی به تغییر این الفاظ از معنای حقیقی نیست."