چکیده:
انقلاب اسلامی ایران یکی از انقلاب های اجتماعی است که در سال 1357/1979 رخ داده است و تاکنون توسط محققان داخلی و خارجی از زوایای مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نوشتار حاضر که توسط خانم نیکی کدی در این زمینه نوشته شده، درصدد است تا به این پرسش ها پاسخ دهد که آیا انقلاب اسلامی ایران، پیش بینی آن امکان پذیر بود؟ و به بیان دیگر اگر اعضای سفارت، عناصر اطلاعاتی بومی را کنار نگذاشته و با تعداد بیشتری از مردم تماس برقرار می کردند آیا بازهم رفتار آنها و به تبع آن، انقلاب ایران پیش-بینی پذیر بود؟ ایران چه تفاوتی با دیگر کشورهای اسلامی داشت؟
خلاصه ماشینی:
"این موضوع در مورد همه صدق میکند، چه پژوهشگران سیاسی که با اطلاعات مربوط به حکومت و مخالفان سر و کار داشتند و چه اقتصاد دانانی که در مورد مشکلات جدی اقتصادی اظهار نظر میکردند؛ و هم چنین انسان شناسان و جامعه شناسان و تاریخنگاران که دربارة همة طبقات شهری و روستایی و حتی روحانیان تحقیق میکردند و به حرفهایشان گوش فرا میدادند، آنها میدیدند که اصلاحات، بسیار کمتر از آن چه ادعا میشد برای دهقانان مفید واقع شده بود.
مطمئنا برخی از تحولات سیاسی وجود دارند که با اطمینان بالایی قابل پیشبینی هستند از جمله این که در دهه آتی در ایالات متحده کودتای موفق رخ نخواهد داد و در 1996 / م رئیس جمهور یا از دموکراتها خواهد بود یا از جمهوری خواهان (نه از احزاب دیگر) مشکل این است که چنین پیشبینیهای دقیقی صرفا در چنان شرایط پایدار و با ثباتی امکانپذیر است که اگر هر اتفاق هم رخ دهد هیچ کس نسبت به نتایج و پیآمدهای آن شک نداشته باشد و لذا چنین اظهاراتی در مورد ایالات متحده را حتی نمیتوان به منزلة پیشبینی در نظر گرفت، اگر چه نظیر چنین اظهاراتی در مورد بسیاری از کشورها خدشه پذیر بوده و به همین دلیل در مورد آنها پیشبینی به شمار میآید.
اول آن که مشابه برخی از این ویژگیها در دیگر کشورهای مسلمان نیز وجود داشت مانند: شیوههای گوناگون و بسیار ناگهانی و همه جانبه نوسازی در ترکیة عصر آتاتورک (اگر چه موقعیت و محبوبیت آتاتورک بسیار مستحکمتر از پهلویها بود)؛ اصلاح قانون خانواده بسیار رایج بود، به همین نحو تغییرات اساسی در تعلیم و تربیت، نوسازی اقتصادی در کنار آشفتگی اقتصادی ـ اجتماعی و حتی اصلاحات ارضی، از سوی دیگر، عناصر اصلی استبداد و فقدان مشارکت سیاسی در بسیاری از کشورها وجود داشت."