خلاصه ماشینی:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) آنچه در این اثر از نگره و فلسفه مارکز ارایه میشود،شدیدا خوشبینانه است؛چرا که نمایش با پیروزی رویا خاتمه میپذیرد در مورد نمایش«ماکاندو»باید گفت که اقتباس خیلی خوب صورت گرفته و داستان خیلی خوب به نمایشنامه تبدیل شده است و متناسب با فضای اثر همه عناصر نمایشی چون گرهافکنی و گرهگشایی،تعلیق،رواج و فرود را در چارچوب خودش دارد.
در ضمن،در اجرای«ماکاندو»شاهد تلفیقی زیبا از اجرای زنده و عروسکی هستیم که حتی در شکل عروسکی نیز به نحو هنرمندانهای شاهد استفاده خلاقانه از دو شکل بن راکو و عروسکهای میلهای هستیم؛ از این جهت،اجرا،علیرغم سادگی خود، (به تصویر صفحه مراجعه شود) وجوهی فلسفی نیز به خود میگیرد؛چرا که انسان و عروسک همزاد میشوند.
بهترین تعبیر از گروتسک عبارت«شگفتآوری غرایب»است،عنصر گروتسک در همه جای اثر وجود دارد:از شیوه غریب روایت داستان تا اردکی که دایم به مارکز سر میزند و یا شوخی ظریفی که در مورد سیگار برگ با فیدل کاسترو میشود و..."