چکیده:
این مقاله به شیوه معماری حکومتی دوره پهلوی اول یعنی باستانگرایی که یکی از جریانهای این دوره بوده،میپردازد.در این راستا پیشینه، ویژگیها،دستاندرکاران،سیر تحولات و نیز بررسی مقایسهای آن با نئوکلاسیک اروپا که دوره اوج خود را بیش از نیم قرن قبل از شروع باستان گرایی به اتمام رسانده بود،ارائه میشود.در انتها،چگونگی ادغام آن با جریانات فکری فرهنگی همعصر خود بیان میشود.
خلاصه ماشینی:
"این مقاله به شیوه معماری حکومتی دوره پهلوی اول یعنی باستانگرایی
نئوکلاسیک اروپا که دوره اوج خود را بیش از نیم قرن قبل از شروع باستان
در این مقاله،نگاهی اجمالی به شیوه باستانگرایی یا
این پیوند را در پیروی از هنر و معماری و به کارگیری
که با الهام از هنر و معماری پارسی ساخته شده بودند،
شیوه باستانگرایی یا ملی دوره پهلوی اول،برخاسته
گرایش به این شیوه طرح و اجرا شدند.
اندیشمندان طرفدار این شیوه بودند.
ازلی در هنر و معماری و علاقهمند به استفاده از عناصر
بودند و خلایی را در این زمینه در معماری قرون وسطایی
ویژگیهای این شیوه
در بررسی بناهای این شیوه استفاده از عناصر و
مسطح و شیبدار و غیره نمونههایی از این دست بودند.
اکثر بناهای چفددار چون موزه ایران باستان و مدرسه
تزئینات نما در پیوند بناهای این شیوه با معماری
دستاندرکاران طرح و اجرا در این دوره به سه گروه
جذابیت و ژرفای عمیق هنر و معماری اسلامی ایران
معماری قبل از اسلام(به خصوص شیوه پارسی)تجسس
2lاز این گروه است.
ایران باستان و کتابخانه ملی اشاره کرد.
فرهنگی به ایرانیان نزدیکتر بودند و این الفت تاریخی
عناصر و تزئینات معماری اسلامی نیز در کنار برداشتهای
معماری ملی یا باستانگرا پس از طی یک دوره تقریبا
معماری دوران باستان به خصوص تزئینات و نیز تأثیرپذیری
عناصر معماری باستان استفاده میکردند اما در نماهای
در این بنا از آجر به عنوان مصالح آشنا در معماری
ملی و معماری وارداتی اروپا(آرت
معماری دوره پهلوی اول و تاثیرات معماری اروپا بر آن"است که در سال"