خلاصه ماشینی:
"به عقیدهء شما علت سکوت فیلسوفان در این خصوص چیست؟ خوب،برای اینکه فلسفهء غرب مدتهای مدید آنچنان سرگرم تاریخ خودش،تاریخ اندیشهها،و تاریخ علوم بوده است که اینک به سختی میتوان دربارهء این مسئلهء تازه در چارچوبهای قدیمی فکر کرد.
تصور میکنم سنت فلسفی غرب، از این جهت که فرصتی برای تفکر در باب این گونه مسائل به دست نداده است،بسیار قابل ملامت باشد-یعنی تفکر در باب مسائلی که بسیار نو هستند؛چون از هیروشیما تاکنون مسائل دیگری نیز پدید آمده است و رفتهرفته برای علوم پرسشهای اخلاقی و پرسشهای حقوقی در ارتباط با جامعه طرح میشود.
حالا سؤالی که برای من مطرح میشود این است که شمایی که مسئلهء هیروشیما تا این حد مورد توجهتان بود و نگرانتان میکرد چرا کار فلسفیتان را با اخلاق شروع نکردید و به سراغ علم رفتید؟ این اخلاق را باید در پس آثار من دید.
شما به خوبی میبینید که،از سویی،حقیقت علمی در برابر سرنوشت ما فوق العاده ناتوان است اما،از سوی دیگر،تحلیلی هم که کسی همچون هایدگر از علم و تکنولوژی میکند به نظر من بینهایت ناقص است،چون در برابر جهانی که در واقعیت چیزی جز مسائل علمی ندارد امکانی برای زندگی فراهم نمیکند.
در نتیجه،به عقیدهء من،محل حقیقت تازه همان نقطهای است که آموزهها و شناختها با یکدیگر تلاقی میکنند؛و ظهور حقیقت موردنظر من در فلسفهام به معنای پدیدار شدن حقیقتی است که در واقع نوعی حلقهء اتصال است میان دو ضرورت:ضرورت یقین و دقت به صورتی که علم به ما نشان میدهد و حقیقت به معنایی است که منظور نظر دکارت و کانت است،از یک سو،و ضرورت اخلاقیی که نخستین حجاب آن چیزی است که در ورای مطالعهء واقعی این حقیقت در تلاقیگاه آن چیزها قرار دارد،از سوی دیگر."