خلاصه ماشینی:
شاید بتوان گفت که دکتر هرمز میلانیان نخستنی مدرسی بود که پس از اتمام تحصیل خود در فرانسه نزد آندره مارتینه(زبانشناس نقش گرای فرانسوی و عضو مکتب زبانشناسی پراگ)به عنوان مدرس «زبانشناسی عمومی مدرن»در دانشگاه تهران شروع به کار کرد؛چرا که استادان قدیمیتر گروه(دکتر محمد مقدم، دکتر صادقکیا، دکتر پرویز ناتل خانلری، دکتر جمال رضایی و دکتر سیف الدین نجم آبادی) گرایشهای زبانشناسی تاریخی داشتند و الازم بود که گرایشهای نوین زبانشناسی-یا به عبارت درستتر:زبانشناسی همگانی امروز- توسط استادان جوانتری در گروه تدریس شود.
البته در قرن نوزدهم استادان اروپایی با استفاده از این دیدگاه درباره زبانهای باستانی ایران کار کرده بودند، برای نمونه میتوان از خواندن خط فارسی باستان و بررسی آن زبان یا ترجمه متونی مثل متون اوستا که ناشی از پژوهشهای تاریخی و تطبیقی قرن نوزدهم است، یاد کرد.
به هر حال باید بخوانید و ببینید که چطور به عنوان اولین گام در زبانشناسی نوین قرن بیستم (در ایران)میتوان این مقالهها را قلمداد کرد اما بعد از جنگ دوم در همین زمینه باید به کارهای دکتر پرویز ناتل خانلری-مدیر مجله سخن و استاد دانشگاه-اشاره کرد.
ایشان-همان طور که گفتم-تحصیلاتشان در زمینه زبانهای باستانی ایران بود ولی به اهمیت زبانشناسی همگانی یا عمومی واقف بودند و این را در گروه در دو بخش مجزا کردند.
اما نکته دیگری را که باید یادآوری کنم این است که بهخصوص از سالهای 50 به بعد تشکیل کنگرههای ایرانشناسی موقعیت و فرصتی بود برای همه زبان شناسانی که به خصوص مثل ما در دانشگاه تهران و یا جاهای دیگر کار میکردند.