چکیده:
برهان علامت تجاری یکی از چند برهانی است که دکارت برای اثبات وجود خدا اقامه کرده است.وجه تسمیه برهان دکارت به«برهان علامت تجاری»این است که وی در برهان خویش به تصوری از خدا استناد جسته که خدا آن را همچون مهری که صنعتگر بر اثر خویش حک میکند،در ما به ودیعت نهاده است.به عبارت دیگر،دکارت در این برهان،از تصور خدا بر وجود او استدلال میکند. جان کاتینگهام،دکارت شناس معاصر انگلیسی،در یکی از آثار خویش به نام «دکارت»ضمن تقریر برهان مذکور و طرح انتقادات منتقدان به این برهان و پاسخ دکارت بدانها،با دیدی انتقادی آن را تحلیل و ارزیابی کرده است.
خلاصه ماشینی:
"حال،از آنجا که من آشکارا موجودی متناهی و ناقصام(همچنان که مثلا ازاین واقعیت روشن است که چیزهای بسیاری وجود دارند که من نسبت به آنها جاهلم)،قطعا (بنابر اصل تکافوی علی)من نمیتوانم علت این تصور باشم:«جمیع صفاتی که در تصورم از خدا جلوهگر شدهاند،چانند که هرچه من با دقت بیشتری توجهم را بدانها معطوف سازم،نامحتملتر مینماید که تصوری که من از آنها دارم بتواند صرفا از خود من نشأت گیرد»61علاوه بر این،این تصور نمیتواند صرفا از دیگر تصورات مختلفم بر آمده؛زیرا«اگرچه یک تصور ممکن است از تصور دیگری نشأت یابد،در اینجا تسلسل بیپایانی در کار نتواند بود؛ در نهایت باید به تصور اولیه و بنیادینی71رسید که علت آن به همان صورت81و در واقع کل واقعیت یا کمالی را که صرفا به نحو ذهنی یا حکایتگرانه در این تصور حضور دارد،دربرگیرد.
(9)- Second Replies:AT VII 135;CSM 1197 (01)- pictures -------------- (11)- representational :دکارت برای مفاهیم دو حیثیت مختلف قایل میشود و سخت بر آنها تأکید میکند و در اثبات وجود خدا نهایت استفاده را از آن به عمل میآورد: حیثیت اول مفهوم،حیثیت استقلالی و وجودی آن است که دکارت برای بیان این حیثیت مفهوم اصطلاح«واقعیت صوری» (formal reality) را به کار میبرد از نظر او،هر مفهومی برای خود بهرهای از وجود(و لو ضعیف)دارد و ازاین نظر میتوان آن را با عدم محض یکی پنداشت."