چکیده:
بدون شناخت محیط پیرامونی و نظم و معادلات حاکم بر آن،دستیابی به اهداف،امنیت و منافع ملی غیر ممکن و در صورت امکان مستلزم سعی و خطای بسیار،اتلاف منابع و هزینههای سنگین و احتمالا جبرانناپذیر خواهد بود.امروزه قدرتهای بزرگ با سطح بازی فرامنطقهای نیز علاوه بر شناسایی تواناییها و آسیبپذیریهای سایر کشورها در سطح بین الملل،از توجه ویژه به همسایگان خویش غافل نیستند.
کشور پاکستان در منطقهای واقع شده که به دلیل خصوصیات جغرافیایی همواره مورد توجه قدرتهای جهانی بوده است و بنابراین بررسی ژئوپولیتیک این کشور میتواند در اتخاذ تصمیمات سیاسی،اقتصادی،فرهنگی و نظامی کشور ما سودمند و برای کاستن از تصادمات احتمالی در آینده مفید واقع شود.
این مقاله در صدد شناخت جایگاه کشور پاکستان در ژئوپولیتیک جدید منطقه و سیر تحولات صورت گرفته در صحنه رقابت قدرتهای منطقهای و فرا منطقهای پس از دوران جنگ سرد و حادثه 11 سپتامبر است.ازاینرو مجاورت این کشور در کانون مناطق بحرانی ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی قرن بیست و یک و اثرات این همجواری بر کشورهای همسایه مورد مداقه است تا به درک کاملتری از شناخت ویژگیها و ریشهیابی چالشها،فرصتها و تهدیدها کمک نماید.
خلاصه ماشینی:
"ساختار دفاعی-نظامی شروع جنگ پاکستان و هند بر سر مسئله کشمیر در سالهای نخست استقلال این کشور موجب شکلگیری نیروهای مسلح به عنوان یکی از نخستین ملی در پاکستان گردید و تداوم این تخاصم و تهدیداتی که پاکستان از جانب هند احساس میکرد،باعث گسترش نهادهای نظامی،دفاعی و امنیتی و بسط نفوذ آنها در ساختار حکومتی شد و در واقع از سال 1947 به بعد ارتش خود را مهمترین عامل در بقای کشور و رفع تهدیدات هند تلقی مینمود و تداوم این وضعیت طی 5 دهه،این روند را تبدیل به احساس تاریخی و هویت ویژه برای نیروهای مسلح کرده است.
وقوع حادثه 11 سپتامبر و حوادث بعد از آن فرصتی را فراهم ساخت تا دولتمردان هند برای دستیابی به اهداف خود در پیشدستی پاکستان به عنوان شریک و یار خط مقدم امریکا در تعقیب جنگ علیه تروریسم،هند را تا حدی زیادی در موضع انفعال قرار داد،زیرا که سیاست هند بر این اصل استوار بود تا با همکاری با ایالات متحده و به ویژه همکاری نظامی در افغانستان،به پاکستان و چین ضربه اساسی وارد کند ولی دولت پرویز مشرف در مسابقه همکاری با امریکا گوی سبقت را از رقیب دیرینش ربود و تا جایی پیش رفت که طالبان و القاعده،یعنی همان گروههای افراطی دست نشانده که با سازماندهی این کشور و حمایت مالی عربستان سعودی و امارات متحده به منظور اجرای سیاستهای موردنظر کشورهای مزبور و مقابله با نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه(به ویژه افغانستان)ایجاد کرده بود را رها کند.
بدیهی است جهتگیری سیاست خارجی پاکستان متأثر از رویکرد جدید امریکا و نحوه ترسیم صحنه رقابت در بین قطبهای رقیب منطقه(هند-چین و روسیه)و چگونگی مواجهه آنها با هژمونی ایالات متحده خواهد بود لذا نحوه تعامل،پیشبینی و مواجهه با هرنوع جهتگیری احتمالی این کشور برای جمهوری اسلامی ایران حایز اهمیت فراوان است."