چکیده:
امروزه دانش موجود در سازمانها از مهمترین دارائیهای آنها تلقی میگردد که میتواند در شرایط رقابتی معاصر یکی از مهمترین عوامل موفقیت سازمانها محسوب شود.اهمیت دارائی مذکور به اندازهای است که امروزه به منزله سرمایه فکری سازمان تلقی میشود.برخورداری از اطلاعات برای رسیدن به موفقیتهای شغلی بیشتر و ادامه حیات در بازار کار اهمیتی قابل توجه دارد.بسیاری از سازمانها نیک دریافتهاند که برای کسب موفقیتهای کنونی و آتی و حتی بقاء به چیزی بیش از دستیابی اتفاقی و ناگهانی به دانش نیاز دارند و راهی جز بکارگیری سیستم مدیریت دانش مناسب برای حفظ و ایجاد دانش ندارند.
خلاصه ماشینی:
"در تعریف دیگر آمده است مدیریت دانش روشی برای تبدیل دادههای خام به اطلاعات رمزگردانی شده و سپس تفسیر آن اطلاعات به دانش محسوب میشود سیستمهای مدیریت دانش را میتوان با استفاده از تکنولوژیهای اطلاعاتی جاری و آتی توسعه داد که آنرا در سراسر سازمان تسهیل میکند.
اندیشمندان مختلف به زعم خود استراتژیهای متفاوتی از آنرا ارائه نمودهاند که از آن جمله میتوان به تلاشهای هانس و همکارانش که تحقیقات خود را در این زمینه در شرکتهای مشاورهای متمرکز نموده بودند اشاره نمود هانس و همکارانش دریافتند که مشاوران یک روش واحدی را برای مدیریت دانش دنبال نمیکنند بلکه آنها عملا از دو استراتژی متفاوت استفاده میکنند: 1-استراتژی کدگذاری" Codification Strategy و 2-استراتژی شخصیسازی " Personalization Strategy .
رالف پوول مدیر عامل مرکز دانش تجاری ارنست اندیانگ این روش را اینگونه تشریح میکند:"بعد از آنکه ما اطلاعات مهم مرتبط با مشتریان را به دست آوردیم اجزای کلیدی موضوع موردنظر از قبیل راهنماهای مصاحبه،برنامههای کاری،دادههای استاندارد و تجزیه و تحلیلهای بخش بازار را از مستندات استخراج و پس از توسعه آنها را در حافظه الکترونیکی به منظور استفاده افراد دیگر ذخیره میکنیم".
تعدادی از سیستمهای مدیریت دانش صرفا هر ورودی را ذخیره میکنند که میتوان از طریق کلمات کلیدی بوسیله استفادهکنندگان سیستم بررسی شوند،این مورد از آنجائی عملی نخواهد بود که اولا حجم دادهها افزایش م یابد و ثانیا از مزایای اجازه به سیستم برای کدگذاری دادههای ذخیره شده که آنها را به اطلاعات سودمند تبدیل میکند،چشمپوشی مینماید."